نگاهی اجمالی به کتاب“ خالکوب آشوویتس سندی خارق العاده است که هفتاد سال پس از حوادثی که شرحش رفته است به دستمان رسیده و نهیبمان می زند، چگونه بسیاری داستان ها تا ابد ناگفته می مانند. به یادمان می آورد که هر یک از قربانیان بی شمار هولوکاست آدمی بوده با داستانی یگانه... و این قصه، قصه ای است یکتا، حتی با معیارهای قصه های هولکاست- با داستانی موثر، جسور و روحیه بخش و البته پنجره ای گشوده به یکی از وحشتناک ترین حوادث تاریخ بشر.
هدر موریس در این کتاب داستان لالی را با وقار و خودداری تعریف می کند، هرگز اجازه نی دهد صدای خودش در آن رخنه کند، همچنین نمی گذارد داستان عشق بر بافت بزرگتر آن یعنی دربدری، آسیب روانی و بقا چیره شود.
خالکوب آشوویتس داستانی است درباره هستی پهلو به پهلوی غایت رفتار بشر: خشونت حساب شده در کنار رفتارهای پیش بینی نشده و عاری از خودخواهی عشق. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ما مردم عین دستهی گلیم، لااقل بخش اول این عبارت دوقسمتی را مطمئنم. رفتار ما، واکنشهای ما، اطوار ما، برخوردهای ما... یکی از یکی بهتر.ما مردمانی زیبا جادار مطمئن هستیم که اعتمادبهنفسمان یکجاهایی از آسمان را انشقاق داده است. حالا من در این کتاب سعی کردهام به زبانی که به هیچ جای کس مان برنخورد، رفتارهای اجتماعی و فراگیرمان را که تبعاتش صاف میرود تو... توی چشم خودمان مرور کنیم. اگر از دستهگل بودن خود، اطرافیان، فامیل، دوست، رانندهی خطی دور میدان یا سوپرمارکت محلهتان به تنگ آمدهاید این کتاب را بخوانید... ”