نگاهی اجمالی به کتاب“ زندگی با عشق ریشههای عمیقی در ساختار روانی ما دارد. این مسئله آنقدر مهم است که هر روزه مقالات متعددی دربارهی حفظ عشق پس از ازدواج منتشر میشود و برنامههای رادیویی و تلویزیونی گوناگونی نیز به آن میپردازند. با وجود تمام منابع آگاهی بخش در این زمینه، زنده نگه داشتن عشق کاری سخت و بعضا نشدنی به نظر میآید. گری چاپمن سالهاست که به مشاوره ازدواج اشتغال دارد. او تجربیات خود از جلسات بی شمار مشاوره و بهبود روابط زناشویی را در کتاب پنج زبان عشق، چگونه به او بگویم دوستت دارم منتشر کرده است. او در این کتاب خواندنی رازهایی ناگفته برای ساخت یک زندگی عاشقانه را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
کتاب «پنج زبان عشق» اثری ماندگار از گری چاپمن است. او با انتشار این کتاب به بسیاری از پرسشهای بیجواب زندگی عشقی و زناشویی افراد پاسخ داده است. او در این اثر به حقیقتی ناگفته اشاره میکند و توضیح میدهد که افراد به زبانهای مختلفی از عشق صحبت میکنند. همانگونه که انسانها با زبان مادری خود احساس راحتی بیشتری دارند، زبانهای عاطفی نیز همین گونه است. اختلاف زمانی پیش میآید که در زندگی مشترک هرکس به زبان عشقی خود سخن بگوید. به عقیده چاپمن اینکار مانند آن است که یکی از طرفین به زبان انگلیسی صحبت کند و دیگری به زبان چینی. در چنین شراطی هرگز نخواهید فهمید که چطور به یکدیگر عشق بورزید. این زبانها ریشه در کودکی انسان دارد و زبان اصلی عشق را مبتنی با ساختار روانی منحصر به فرد خود ایجاد میکنند. آنها بر مبنای همین زبان اصلی سخن میگویند و همین زبان را میفهمند. اغلب زوجین زبان عشق متفاوتی دارند و به همین علت از درک حرف یکدیگر عاجزند. ”

تهوعنویسنده: ژان پل سارتر
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب تهوع، رمانی فلسفی از ژان پل سارتر است که به عقیدهی خودش بهترین اثر او به شمار میرود. این کتاب داستان مورخ جوانی به نام آنتوان روکانتن را روایت میکند که از افسردگی و انزوا رنج میبرد و هیچ پیوندی با افراد خانواده ندارد.
آنتوان، شخصیت اصلی داستان تهوع (Nausea) هیچ دوستی ندارد و ارتباط او تنها به دانشاندوز؛ فردی که در کتابخانه ملاقات میکند و خانم صاحب کافهای که آنتوان معمولا به آنجا سر میزند، خلاصه میشود. علاوه بر اینها او با خاطراتی از معشوقهی سابقش که به صورت آنی تداعی میشوند زندگی میکند. وی پس از مدتی متوجه میشود «اشیاء بیجان» و «موقعیتهای خاص» بر درک او از خود و آزادی فکری و معنویش تأثیر میگذارند و احساسی مانند تهوع در سراسر وجودش برمیانگیزند.
او بعدا درمییابد موسیقی و ادبیات این تهوع را تسکین میدهند و به دنبال جاودانه شدن یا به عبارتی دیگر ارزشمند ساختن موجودیت خود و زندگیش، خود را وقف نویسندگی میکند. آنتوان همچنین با تغییرات پیوستهی وجود خود در جنگ است او باورش نمیشود که همان فرد دیروزی باشد. مشکل روکانتن یک افسردگی ساده یا یک بیماری روانی نیست، هر چند انزجار او از نیروهای وجودی و کشمکشهای او با معنای زندگی او را به این مرز میرساند. ”