نگاهی اجمالی به کتاب“ برای نخستین بار خودش را به مرگ نزدیک میدید، ترسی که وجودش را فرا گرفته و نفسش را بریده بود، ربطی به مرگ خودش نداشت؛ بلکه به خاطر ماجرای مرموزی بود که از آن سر در نمیآورد. ترس از اینکه در آن ماهها چه رخ خواهد داد و تا کی این قصه ادامه خواهد داشت و در این اندک روزهای بودنش چه بر او خواهد گذشت، پنداری به ساعتی بیعقربه چشم دوخته بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این داستانها که از زبان یک نوجوان آمریکایی روایت میشود درباره پدر اوست و مربوط به اوایل قرن بیستم که تازهبهدورانرسیدههایی از این قبیل در پی راههایی بودند تا با کلک و حقهبازی راه میانبری برای رسیدن به پول و پله پیدا کنند. ”