نازی اکبری

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - آنگه که خود را یافتم - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ بسیار پیش آمده که آدم‌های خوب دور و برمان را در حال انجام کارهای بد ببینیم! کارمند محترمی که سال‌ها یک مسیر مستقیم را از خانه به محل کار می‌رفته و بعد در آخرین سال کاری او را به جرم اختلاس می‌گیرند. خانم خوبی که ده سال با همسرش زندگی کرده و مادری مهربان برای سه فرزندش بوده و در اوایل میانسالی خبر خیانتش را می‌شنوید. چرا در حالی که بسیار فرشته‌وار زندگی می‌کنیم بخش‌هایی در وجودمان هست که شبیه به دیو ما را به قهقهرا می‌برد و در یک لحظه تمام آنچه روزها برای ساختنش تلاش کرده‌ایم‌ با یک فریاد بر سر معشوقه‌مان، با تن دادن به یک وسوسه زیر سوال می‌برد و ما در لحظه‌ای بخشی از وجود خود یا اطرافیانمان را می‌بینیم که هرگز خیال وجود داشتنش را هم نداشته‌ایم؟ دبی فورد معتقد است که باید درک کنیم که انسان جمع اضداد، مجموع خوب یا بد، روشنایی و ظلمت، ضعف و قدرت، استعداد و حماقت است و تمامی آدم‌ها بالقوه تمام صفات و خوب و بدی که می‌توانید تصور کنید در خود دارند؛ روندی رو به رشد در شخص آغاز خواهد شد. هر صفتی که در دیگران می‌بینید از قتل و تجاوز گرفته تا وقف شدن برای یک خیریه در ما وجود دارد. وضعیت آدمی در هر لحظه در یکی از این دو قطب است. ”

نگاهی اجمالی به کتاب

“ کارآگاه جوان هاپکینز در شبی بارانی به آپارتمان هولمز می آید وخبر از کشته شدن جوانی به نام ویلوبی اسمیت می‌دهد.اسمیت که به تازگی از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل شده اخیرا برای دستیاری به استخدام پروفسور کورام درآمده بوده تا به اودر تدوین کتاب تازه اش کمک کند.در محل جنایت هیچ نشانه وانگیزه ای از قتل پیدا نشده مگر عینکی دور طلایی که به نظرمی‌رسد متعلق به قاتل باشد. هولمز به همراه واتسون بلافاصله دست به کار می‌شود تا پرده ازراز این جنایت بردارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools