نگاهی اجمالی به کتاب“ من زنان و مادران خانهداری را میبینم که بیستوچهار ساعت شبانهروز کار میکنند اما تمام کنترل و قدرتشان را به دست شوهرانشان دادهاند زیرا پول درنمیآورند. من زنان مجرد موفقی را دیدهام که از تمرکز بر آنچه باید امروز انجام دهند تا آینده مالی خوبی داشته باشند، امتناع میکنند. من زنانی را دیدهام که در ازدواج دوم خود هستند اما نمیتوانند از داراییهایی که قبل از ازدواج دوم جمع کردهاند مراقبت کنند و حتی از حرف زدن درباره مسائل مالی با شوهر جدید خود طفره میروند. و از همه تکاندهندهتر این است که بسیار شنیدهام که زنان سالمند هنگام توصیف شرایط خود از عبارتهایی چون «ناتوان» و «ضعیف» استفاده میکنند. وقتی صحبت از زندگی مالی بهمیان میآید، این زنان پر از ندامت و پشیمانی هستند. سؤال این است که چرا این کارها را با خودتان میکنید؟ چرا با دست خود داوطلبانه اقدام به خودکشی مالی میکنید و از همه بدتر این کار را با لبخندی بزرگ روی صورتتان انجام میدهید؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ البته مجردها گروه همگونی نیستند. مجردها حداقل به پنج دسته متفاوت تقسیم می شوند. بزرگترین دسته آنهایی هستند که هرگز ازدواج نکرده اند، اما چهار دسته دیگر نیز باید مورد توجه قرار بگیرند.
این پنج گروه عبارتند از:
1. آن هایی که هرگز ازدواج نکرده اند. این گروه شامل مجردهای 18 سال به بالا حدود 49 میلیون نفر از مردم آمریکا را تشکیل می دهد. متوسط سن ازدواج بار اول در میان زنان به بیست و پنج سال و در میان مردان به بیست و هفت سال رسیده است. این بدان معناست که در گروه کلیِ جمعیت هجده تا بیست و چهارساله، از هر ده نفر تقریبا نُه نفر (87 درصد) هرگز ازدواج نکرده اند. 2. آن هایی که طلاق گرفته اند. امروزه 10 درصد کل بزرگسالان افرادی هستند که طلاق گرفته اند. اما به مرور زمان تعداد بیشتری از افراد متأهل با مسئله طلاق مواجه می شوند. ظرف پنج سال، 20 درصد کل ازدواج ها به طلاق منجر می شود. ظرف ده سال، یک سوم کل زوج ها از هم طلاق خواهند گرفت، و ظرف پانزده سال، 43 درصد طلاق خواهند گرفت.
3. آن هایی که جدا شده اند اما طلاق نگرفته اند. این ها افرادی هستند که قانونا هنوز متأهل اند اما دیگر زیر یک سقف زندگی نمی کنند. از نظر شیوه زندگی، آن ها بیشتر مجردند تا متأهل. ”