نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب کاش کنارم بودی رمان پرفروش و معروف رنه کارلینو، داستان واقعی و تکان دهندهای است که نشان میدهد چگونه یک اتفاق ساده، بزرگترین عاشقانه را به وجود میآورد.
کاش کنارم بودی که جزو 10 رمان برتر گودریدز 2017 و بهترین رمان عاشقانهی آگوست 2016 محسوب میشود، روزگار زنی در دهه 30 زندگی «شارلوت» را روایت میکند که زندگیاش را با سرگردانی و بیهدفی گذرانده است. او حالا و در چنین موقعیتی در جستجوی جرقه و یا شاید الهامی است که به انگیزه و هدفی تازه دست یابد.
شارلوت روابط بد زیادی را تجربه نموده، شغلهای بدی داشته و حالا هم که در کافهای در لسآنجلس کار میکند، آن را دوست ندارد؛ از انعام مشتریها رضایت ندارد و از لباس کاری زشتش هم خیلی خوشش نمیآید. ملاقات غافلگیر کنندهی او با نقاشی مرموز، جوان و خوشتیپ به اسم «آدام»، اوضاعش را دگرگون میکند.
او ناگهان به شادی وصف ناپذیری دست مییابد و چنان غرق در این دیدار ناگهانی میشود که میفهمد تا مدتها نمیتواند از فکر آدام بیخیال شود. صبح روز بعد وقتی شارلوت با تعجب به آدام فکر میکند، با خود میگوید بخت بدی که همواره در مقابل مردان دیگر داشته، فقط به خاطر قضاوتهای منفی خودش بوده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب «سیلمارلیون» نوشته جی.آر.آر. تالکین،جان رونالد روئل تالکین، (1973-14892) نویسنده و زبانشناس بریتانیایی است. از مشهورترین آثار او میتوان به «ارباب حلقهها» و «هابیت» اشاره کرد. کتاب سیلمارلیون، مجموعهای از نوشتههای تالکین است که داستانهای قبل از ارباب حلقهها و دوران دو درخت را توضیح میدهد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «آنک ارو، آن یکتا که در آردا او را ایلوواتار مینامند؛ و او نخست آینور را آفرید، قُدسیان را، که ثمره اندیشهاش بودند، و با او بودند پیش از آنکه چیزهای دیگر در وجود آید. و او با آنان سخن گفت، نغمههای آهنگ را بر ایشان خواندن گرفت؛ و آینور در برابر وی خواندند، و او شاد بود. امّا زمانی دراز هر یک به تنهایی میخواندند، یا فقط تنی چند با هم، و باقی به آهنگ گوش میسپردند؛ چرا که هر یک تنها آن بخش از اندیشه ایلوواتار را درمییافتند که خود نشأت گرفته از آن بودند، و با فهم برادران خویش میبالیدند، امّا به آهستگی. باری همچنان که به هم گوش میسپردند به تفاهمی ژرفتر رسیدند، و همصدایی و همسازیشان فزون گشت. و چنین واقع شد که ایلوواتار جمله آینور را به نزد خویش فرا خواند و نغمهای شگرف به ایشان باز نمود، و از چیزهایی بزرگتر و شگفتتر از آنچه تا بهاکنون آشکار گردانیده بود، پرده برگرفت؛ و شکوه آغاز و جلال انجامش آینور را مبهوت ساخت. چنانکه ایلوواتار را نماز بردند و خاموش ماندند». ”