نگاهی اجمالی به کتاب“ اثر پیش رو تحت عنوان "سه کتاب"، شامل سه مجلد از آثار "احمد محمود" با عناوین "مول"، "دریا هنوز آرام است" و "بیهودگی" می باشد که هر کدام، یک مجموعه از داستان های کوتاه به قلم این نویسنده را در بردارند.
برای درک نوشته های "احمد محمود"، باید با اولین مجموعه داستان کوتاه او با عنوان "مول" شروع کنیم. مجموعه ای که او را به عنوان نویسنده ای متفکر و قوی معرفی کرد. "مول" داستان مرد مجنونی است که بچه ای سرراهی را یافته است. "کابوس" قصه ی ارباب مرفه ای است که خواب های آشفته ای از گذشته دارد. "سه ساعت دیگر" قصه ی دو مرد جوان در بیابان است که از بی آبی رو به موت هستند. یک جوان "مسافر" که در برف گیر کرده، یک کولی پیر در حال مرگ که داستانش پر از "حسرت" است و دو پسر دهاتی در "کهیار" که هر دو عاشق یک دختر شده اند، از دیگر داستان های مجموعه ی "مول" هستند و علاوه بر آن دو داستان "انتر تریاکی" و "مامور اجرا" نیز در این قسمت آمده است.
داستان های مجموعه ی "بیهودگی" و "دریا هنوز آرام است" نیز سرشار از مشاهدات تیزبینانه ای پیرامون مشاغل و زندگی معمولی مردم هستند. "دریا هنوز آرام است" قصه ی یک پسرک یتیم است که برای یافتن کار، عازم غربت می شود و "معبد" قصه ی مردی است که شش سال در غم رفتن معشوقش به سر می برد. در این مجموعه دو داستان دیگر با عنوان "یک چتول عرق" و "بود و نبود" نیز وجود دارد.
در مجموعه ی "بیهودگی" علاوه بر داستانی به همین نام که به بازگشت همسر یک مرد بعد از سال ها می پردازد، داستانی به نام "آلاچیق" از زندگی یک قهوه چی و دخترش و "تکرار" که قصه ی چند هم سلولی و تفکرات آن هاست، آورده شده است. ”

تهوعنویسنده: ژان پل سارتر
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب تهوع، رمانی فلسفی از ژان پل سارتر است که به عقیدهی خودش بهترین اثر او به شمار میرود. این کتاب داستان مورخ جوانی به نام آنتوان روکانتن را روایت میکند که از افسردگی و انزوا رنج میبرد و هیچ پیوندی با افراد خانواده ندارد.
آنتوان، شخصیت اصلی داستان تهوع (Nausea) هیچ دوستی ندارد و ارتباط او تنها به دانشاندوز؛ فردی که در کتابخانه ملاقات میکند و خانم صاحب کافهای که آنتوان معمولا به آنجا سر میزند، خلاصه میشود. علاوه بر اینها او با خاطراتی از معشوقهی سابقش که به صورت آنی تداعی میشوند زندگی میکند. وی پس از مدتی متوجه میشود «اشیاء بیجان» و «موقعیتهای خاص» بر درک او از خود و آزادی فکری و معنویش تأثیر میگذارند و احساسی مانند تهوع در سراسر وجودش برمیانگیزند.
او بعدا درمییابد موسیقی و ادبیات این تهوع را تسکین میدهند و به دنبال جاودانه شدن یا به عبارتی دیگر ارزشمند ساختن موجودیت خود و زندگیش، خود را وقف نویسندگی میکند. آنتوان همچنین با تغییرات پیوستهی وجود خود در جنگ است او باورش نمیشود که همان فرد دیروزی باشد. مشکل روکانتن یک افسردگی ساده یا یک بیماری روانی نیست، هر چند انزجار او از نیروهای وجودی و کشمکشهای او با معنای زندگی او را به این مرز میرساند. ”