نگاهی اجمالی به کتاب“ همینگوی در داستان برفهای کیلیمانجارو درد و رنج مردی زخمی به نام هری را که پایش قانقاریا گرفته شرح دادهاست. او در این داستان دردهای مادی و معنوی هری را به تصویر کشیده و خاطرات گذشتهاش را در لحظههای رهایی از درد بیان کردهاست. این داستان تلفیقی از دردمندی آدمی و بی رحمی طبیعت است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ جلد سوم این مجموعهی جذاب شاید تنها زمانی است که شخصیتهایش برای مدتی طعم واقعی آرامش را میچشند. ویچر مشغول آموزش دخترخواندهاش، در حال تبدیل به پدر حمایتگری است که طرفداران بازیهای کامپیوتری به خوبی با آن آشنایند. از طرف دیگر سیری شیفتهی کائرمورهن، تصمیم گرفته به ویچری قدرتمند تبدیل شود و انتقام خانوادهاش از نیلفگاردیها بستاند. تریس مریگولد، ساحرهای که در نبرد سودن کنار ینفر جنگیده نیز به جمع ویچرها میپیوندد تا بخشی از کمکهای جادویی موردنیاز آنها را فراهم کند. ”