نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب غیرداستانی درباره زنی است که می کوشد از بیماری ناشناخته ای که دارد روح و جسمش را می خورد جان به در ببرد. این کتاب شعر نیست، اما الیزابت تووا بایلی تاریخ طبیعی حلزون را به شیوه ای شاعرانه بررسی کرده است.
یک روز دوستی هدیه ای سرنوشت ساز به او می دهد: گلدانی بنفشه با یک حلزون جنگلی قهوه ای کوچک، تنها حیوان خانگی که او در این شرایط توان نگهداری اش را دارد. کم کم معلوم می شود که میان شیوه زندگی حلزون و سبک جدید زندگی نویسنده در بیماری شباهت های غیرمنتظره ای وجود دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ما زنها کارهایی را که می دانیم برای مان سودمند است، انجام نمی دهیم چون به قدری سرگرم مراقبت از دیگران و رتق و فتق امور مربوط به آنها هستیم که از خودمان غفلت می کنیم. مشکل ما ناآگاهی نیست زیرا اطلاعات فراوانی درباره اهمیت خواب کافی، خوردن غذاهای سالم و ورزش کردن داریم. مشکل اینجاست که نمی دانیم چگونه اولویت های زندگی مان را رعایت کنیم.
اما زنان موفق می دانند چگونه از خودشان مراقبت کنند و در ین حال به دیگران نیز اهمیت بدهند. ”