نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب شما را موفق میکند، به همین سادگی! یک راهنمای کوچک صد صفحهای که با خواندن آن میتوانید به هر چیزی که در زندگی میخواهید، برسید. این کتاب پس از تحقیقات و مطالعات عمیق و گستردهی «جو اسمار» نوشته شده است. رواندرمانگرها و مشاوران زیادی هم در نوشتن آن به نویسنده کمک کردهاند. پس به این تیم حرفهای و متخصص اعتماد کنید تا در زندگی شخصی، عاطفی و شغلی، به فردی موفق تبدیل شوید.
این کتاب پر است از نکات کوچک و بزرگی که برای موفق شدن در زندگی باید آنها را بدانید. ابزارها و راهکارهای این کتاب ساده و کاربردی هستند. خیلی زود یاد میگیرید که چطور سیاستمدارتر باشید و خوب و درست مذاکره کنید. هنر انتقاد کردن و انتقاد شنیدن را هم میآموزید. یاد میگیرید که چطور سروقت کارها را انجام دهید، از دیگران تقاضای کمک کنید، و انگیزه دهید و انگیزه بگیرید. حتی دربارهی شبکهسازی، زبان بدن و فریب نخوردن هم چیزهای زیادی یاد میگیرید.
خواندن این کتاب به شما کمک میکند که از تغییر نترسید و به آدمی ریسکپذیر و جسور تبدیل شوید، البته ریسکهایی منطقی و معقول. پس از خواندن این کتاب و اجرای راهکارهای آن میبینید که چقدر پویاتر شدهاید، سراغ تجربههای جدید میروید و دیگر از اشتباه کردن نمیترسید. تمام این مهارتها میتواند زندگی شخصی و حرفهایتان را متحول کند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ حسین وحدانی در پی علاقه و پیگیری مخاطبان تصمیم گرفت این نوشتهها را در قالب کتاب منتشر کند تا افراد بیشتری بتوانند به این سبک از روایتهای عاشقانه دسترسی داشته باشند. حسین وحدانی در این رابطه میگوید: «دیدم که انگار آدمهایی هستند که با خواندن این کلمات، حال بهتری پیدا میکنند. این را خودشان گفتند؛ در نامهها و پیغامهایشان. و گفتند که لحظههایی بر آنها گذاشته است که این کلمات به کمکشان آمدهاند. و برایم نوشتند که گاهی با خواندن این کلمات، راحتتر نفس کشیدهاند، راحتتر لبخند زدهاند، راحتتر اشک ریختهاند، راحتتر خوابیدهاند، راحتتر دوست داشتهاند و راحتتر دوست داشتهشدهاند. و دیدم که زحمت بازنوشتن و آماده کردن یک کتاب، در برابر این همه، هیچ است.»
در بخشی از کتاب دال دوست داشتن میخوانیم
وقتی از بخشش حرف میزنیم، از چی حرف میزنیم؟ آیا هر جور بخشیدنی فضیلت است؟ آیا هر خطایی را میشود بخشید؟ من جعبهای از میوههای تازه و سالم را در نظر میگیرم که ناگهان درمییابیم یکیشان فاسد شده و گندیده است. شاید دورش بیندازیم، شاید هم نگهش داریم و شاید حتی بخوریمش. این انتخاب ماست؛ از سر اجبار یا اختیار. اما آیا میتوانیم فاسد بودنش را انکار کنیم؟ آیا میشود بگوییم «این جعبه میوهی فاسدی ندارد» و خیال کنیم از مفهوم میوهی سالم قلب ماهیت نکردهایم؟ به یک اتومبیل فکر کنیم، وقتی ملتفت میشویم موتور آن به کل خراب است. میتوانیم موتور را عوض نکنیم و منتظر باشیم یک روز در راه از کار بیفتد. یا میتوانیم عوضش کنیم و با این کار هویت اتومبیل را به کلی تغییر دهیم: این اتومبیل دیگری هست. اما نمیتوانیم خرابی موتور را نادیده بگیریم و بر او «ببخشیم». این جا مفهوم بخشش بیمعناست. فقط یک شعار بزک کرده و خوش آب و رنگ و البته فاقد ارزش است، چون این جا «بخشیدن، ماهیت آن چه را میخواهیم ببخشیم، تغییر میدهد». بله، بخشش فضیلت است و نشان از بزرگواری و مهربانی دارد؛ انگار. اما گاهی بخشیدن محبوب، امضای حکم پایان اوست. تبدیل کردن اوست به موجودی که بود و نبودش فرقی ندارد. ”