نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب تانگ فو نوشتهی سم هورن اولینبار در سال 2012 منتشر شد. عنوان فرعی این کتاب روش برخورد با افراد دشوار است. سم هورن در این کتاب به خوانندگان میآموزد که چطور روابط اجتماعی موفقی داشته باشند و به جای کنارهگیری از افراد بتوانند با هر شخصی ارتباط برقرار کنند. عنوان کتاب از ترکیب دو کلمهی تانگ به معنی زبان و فو ورزشهای رزمی است. به همین دلیل نویسنده نام تانگفو را برای کتاب انتخاب کرده است تا به خوانندگان توضیح دهد که در حملههای زبانی چطور میتوانند از زبان مثل یک هنر رزمی استفاده کنند.
سم هورن نویسندهی کتاب در چهار بخش به خوانندگان میآموزد که با مهارت کلامی از خود در برابر افراد بدقلق، بد زبان، سختگیر و حتی لجباز حمایت کنند، اعتماد به نفس خود را بالا ببرند و با روشهای مشابه هنرهای رزمی ابتدا ذهن و بعد زبان خود را برای دفاع و حمایت از خود استفاده کنند.
هر بخش از کتاب تانگ فو علاوه بر نکات کاربردی و عملی دارای مثالی است که به خواننده برای رفع درماندگی در برابر افراد دشوار کمک میکند. هر کدام از این مثالها بر اساس تجربیات نویسنده از همایشها و سخنرانیهای او انتخاب شده است. سم هورن کتاب تانگ فو را به زبانی ساده نوشته تا خواندن آن برای خوانندگان راحت و قابل درک باشد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب مادام بوآری یکی از آثار شاخص گوستاو فلوبر، نویسندهی فرانسوی است. مهستی بحرینی این کتاب را به فارسی برگردانده است. نوشتن این کتاب برای فلوبر پنج سال طول کشید و انگیزهاش برای نوشتن آن تنها پیشنهاد دوستانش بود. آنها اثر قبلی فلوبر را خوانده بودند و موردپسندشان واقع نشده بود؛ بنابراین او را تشویق کردند در مورد یکی از اشخاصی که میشناسند یعنی «دلونه» داستان بنویسد. فلوبر هم این کار را انجام داد. دلونه در کتاب نقش دکتر را ایفا میکند و مادام بوآری همسر اوست. مادام بوآری مشهورترین کتاب گوستاو فلوبر است؛ اما خود فلوبر ترجیح میداد با آثار دیگرش او را بشناسند. آثاری مثل تربیت احساسات که از نظر اغلب منتقدان کتاب بسیار بزرگی است. شهرت مادام بوآری به این خاطر بود که برای اولین بار در مورد خیانت یک زن به همسرش نوشته شد و همان موقع هم مخالفان زیادی داشت. در این رمان ما تأثیر قصههای عاشقانه را بر ذهن و ایدئالهای یک فرد میبینیم. مادام بواری قبل از آشنایی با همسرش رمانهای عاشقانهی بسیاری میخواند و همین قضیه تفکر او را در مورد ازدواج و هیجانات آن دگرگون کرده بود. او همانطور که زندگی در خانهی پدریاش را ملالآور میدید، بعد از آن زندگی با همسرش که مرد بسیار سختکوش و تحصیلکردهای بود، برایش ملالآور به نظر میرسید. او مرد رویاهایش را آرزو میکرد؛ کسی که حضور احساسی فوقالعادهای داشته باشد و او را به هیجان آورد و در عین حال همهجوره او را درک کند. بسیاری از بزرگانِ رماننویسی مانند ماریو بارگاس یوسا، میلان کوندرا و جولین بارنز، این اثر را ستودهاند و آن را بزرگترین رمان نوشتهشده تا به امروز میخوانند. ”