حماسه ویچر- جلد اول آخرین آرزو

کتاب صوتی

کتاب صوتی حماسه ویچر- جلد اول آخرین آرزو

کتاب صوتی حماسه ویچر- جلد اول آخرین آرزو

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر آذرباد

سال چاپ: 1396

شابک:

دسته بندی: رمان/ فراواقعی

خلاصه:

گرالت، ویچر اهل ریویا، جنگجویی است که خود سپکوفسکی او را مانند تیر از کمان رهاشده صاف و ساده می‌داند؛ اما دنیا و سرنوشتی که گرالت را احاطه کرده چنان پیچیده است که سادگی او به طرز دیوانه‌واری عمیق و بامعنی جلوه می‌کند. شاید نگاه اول فقط با یک هیولاکش حرفه‌‎ای که برای پول کار می‌کند روبه‌رو باشیم؛ اما گرالت معمولاً با انسان‌هایی سروکار دارد که هر هیولایی را شرمنده می‌کنند و این انسان‌ها هستند که مجبورش می کنند… بخشی از کتاب: او لحظه‌‌ای جلوی مسافرخانه‌‌ی ناراکورت پیر ایستاد، به صداها گوش فرا داد. طبق معمول، در این ساعت، مسافرخانه شلوغ بود. مرد غریبه داخل نشد. اسبش را به پایین خیابان هدایت کرد، به سمت مسافرخانه‌‌ی کوچک‌تری به ‌نام روباه. این مهمانسرا محبوبیت خاصی نداشت و تقریباً خلوت بود. صاحب مسافرخانه سرش را از پشت بشکه‌‌ای خیارشور بیرون آورد و غریبه را برانداز کرد. تازه‌‌وارد که هنوز کت بر تنش بود، ساکت و بی‌‌حرکت جلوی پیشخوان ایستاده بود. - چی بیارم؟ غریبه گفت: «آبجو.» صدایش خوشایند نبود. مسافرخانه‌‌‌‌‌‌دار دستش را با پیش‌‌بند پارچه‌‌ای پاک کرد و یک لیوان سفالی برایش آورد. غریبه سن زیادی نداشت؛ اما موهایش تقریباً سفید بود. زیر کتش یک جلیقه‌‌ی کهنه‌‌ی چرمی پوشیده بود که با بند روی گردن و شانه‌‌هایش بسته شده بود. وقتی کتش را درآورد افراد دوروبرش متوجه شدند شمشیری حمل می‌‌کند که البته به‌خودی‌خود موضوع غیرطبیعی‌‌ای نبود، تقریباً هر مردی در ویزیم یک سلاح همراه خود داشت؛ اما هیچ‌کس شمشیرش را مثل یک کمان یا تیردان به پشتش نمی‌‌بست. غریبه کنار مشتری‌‌های دیگر که پشت یک میز بودند ننشست. همان‌‌جا جلوی پیشخوان ایستاده بود و به مسافرخانه‌‌دار خیره شده بود. هرازگاهی محتویات لیوانش را مَزه‌‌مَزه می‌‌کرد. - برای شب یه اتاق می‌‌خوام. مسافرخانه‌‌دار با غرولند گفت: «جا نداریم.» به چکمه‌‌های غریبه نگاه کرد که خاکی و کثیف بودند. «ناراکورت پیر رو امتحان کن.» - ترجیح می‌‌دم همین‌‌جا بمونم. «گفتم که جا نداریم.» مسافرخانه‌‌دار بالاخره لهجه‌‌ی غریبه را تشخیص داد، اهل ریویا بود. «پولش رو می‌‌دم.» تازه‌‌وارد آهسته صحبت می‌‌کرد، انگار که خودش هم مطمئن نبود و بعد اتفاقی که نباید می‌افتاد، افتاد. مرد آبله‌‌روی دیلاقی _ که از لحظه‌‌ی ورود تازه‌‌وارد چشم‌‌ از او برنداشته بود _ بلند شد و سمت پیشخوان آمد. دو رفیقش نیز همراه با او بلند شدند، بافاصله‌ی دو قدمی پشت سرش ایستادند. مرد آبله‌‌رو درست کنار تازه‌‌وارد ایستاد و با خشونت گفت: «به تو اتاق نمی‌‌دیم، ولگرد ریویایی. در ویزیم به کسایی مثل تو احتیاجی نیست. این شهر آبرو داره!» غریبه، لیوان در دست قدمی به عقب رفت. نگاهی به مسافرخانه‌‌دار انداخت؛ اما او رویش را برگرداند. حتی به ذهن مسافرخانه‌‌دار نرسید که از مرد ریویایی دفاع کند. به‌هرحال، چه کسی از ریویایی‌‌ها خوشش می‌آمد؟

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس کیان شمس
ادیتور کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی بخش D بخش D

فریدا مک فادن

کتاب صوتی دجله به حال تو ناله کند دجله به حال تو ناله کند

امیلی ین ملفتو

کتاب صوتی تدفین مادربزرگ تدفین مادربزرگ

گابریل گارسیا مارکز

کتاب صوتی گرگ بیابان گرگ بیابان

هرمان هسه

کتاب صوتی دزیره دزیره

آن ماری سلینکو

کتاب صوتی دختری از پرو دختری از پرو

ماریو بارگاس یوسا

تازه‌های ماه‌آوا

گندزدایی از مغزنویسنده: فیث. جی هارپرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ لحن کوبنده و صریح فیث جی. هارپر در کنار طنز کلام او، کتاب صوتی گندزدایی از مغز را به اثری شنیدنی بدل کرده که تا آخرین صفحه شما را مجذوب خود می‌کند. اگر شما هم از شنیدن نصیحت‌های بی‌مورد اطرافیانتان کلافه شده‌اید و از طرفی از اوضاع فعلی خودتان هم ناراضی هستید کافی است یکبار هم که شده شنیدن این کتاب را تجربه کنید. نه با مطالب کلیشه‌ای مواجه می‌شوید و نه راهکارهای غیرعملی به شما پیشنهاد خواهد شد. حتی لحن خشک و رسمی بسیاری از کتاب‌های روانشناسی را هم نخواهید دید. فقط قرار است با ریشه‌‌ی بسیاری از افکار و احساسات منفی خود روبه‌رو شوید. البته ناگفته نماند که برای تأثیرپذیری بیشتر از کتاب صوتی گندزدایی از مغز لازم است تمریناتی که فیث جی. هارپر در این کتاب برایتان طراحی کرده را جدی بگیرید. البته همگی تمرینات بیشتر به تفریح و بازی شبیه هستند؛ اما به شما کمک می‌کنند به شناخت بهتری از خودتان برسید تا بتوانید کنترل ذهن و افکارتان را نیز به دست بگیرید. ”

این ساندویچ مایونز نداردنویسنده: جی.دی. سلینجرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ جنگ می‌تواند بهترین بخش وجود آدم‌ها را از بین ببرد. یک نفر دیگر نمی‌تواند بخندد، سربازی از شنیدن صدای آتش‌بازی به خود می‌لرزد، بعضی‌ها هم مثل وینسنت کالفید عزیزترینشان را از دست می‌دهند. کتاب صوتی این ساندویچ مایونز ندارد مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که همگی مستقیما یا غیرمستقیم با جنگ در ارتباطند و البته مانند دیگر آثار جی. دی. سلینجر ردپای دیگر شخصیت‌های محبوبش را هم می‌توان در آن‌ها یافت. خانواده کالفیلد هسته‌ی اصلی این مجموعه داستان کوتاه هستند. ابتدا با هولدن ملاقات می‌کنیم که به دیدار آقای اسپنسر رفته و بعد از قطار حوادث به‌آرامی شروع به حرکت می‌کند. هر یک از شخصیت‌هایی که با آن‌ها آشنا می‌شنویم به‌نوعی ماجرای این پسرک چموش و برادرش را به پیش می‌برند اما صبور باشید! برای فهم دقیق اتصال آن‌ها باید تا آخر کتاب منتظر بمانید،‌ همان‌جایی که سرانجام با وینسنت ملاقات می‌کنید و پی می‌برید اتفاقاتی باورنکردنی برای هولدن رخ داده است. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools