نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیاری از ما درست از لحظهای که از خواب بیدار میشویم مورد هجوم انواع استرسها قرار میگیریم. نکند به اتوبوس نرسم؟ اگر دیر برسم بخشی از حقوقم را در پایان ماه بابت تأخیر از دست میدهم. نکند کارم مورد رضایت کارفرمایم نباشد؟ با احساس گناه و عذاب وجدانی که والدینم به من منتقل میکنند چگونه کنار بیایم؟ لپتاپی که قرار بود هفتهی پیش بخرم سه میلیون گرانتر شده؛ مابقیاش را از کجا جور کنم؟ با چکی که موعد پاس کردنش امروز است چه کار کنم؟ ماشین به خرج افتاده، هزینههایش را از کجا فراهم کنم؟ اگر تا آخر ماه دخلم با خرجم نخواند از کی پول قرض بگیرم؟ هر کدام از ما در زندگی استرسها و اضطرابهای خودمان را داریم. برای برخی چالشهای کاری بیشتر مضطربکنندهاند و برای عدهای دیگر تنشهای درونی یا روابط فردی. اما ما چارهای جز تلاش برای جان سالم به در بردن از زیر فشار این حجم از استرس نداریم. ما محکومیم که با ناملایمتیها بجنگیم و زنده بمانیم و به موفقیت دست پیدا کنیم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزیست. آن هم در جامعهای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشهای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدمها پرداخته است.
نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزیست حاضر نیست تمام موقعیتها، وقت و انرژیاش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمیداند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان میشود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم میپاشد. معضلاتی که هر کدام از آنها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانوادهها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. ”