چگونه زندگی را آسان کنیم

کتاب صوتی

کتاب صوتی چگونه زندگی را آسان کنیم

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

100 روش برای آسان تر کردن زندگی

نام اصلی:

ناشر: کتابراه

سال چاپ:

شابک:

978-622-7064-67-4

خلاصه:

هر زمان که با اخبار و حوادث بد روبرو می‌شویم، مثلاً روبرویی با یک فرد آزار دهنده و یا نوعی نا امیدی، غالباً ما نوعی از واکنش را نسبت به زندگی از خود بروز می‌دهیم؛ که البته خیلی هم به کارمان نمی‌آید. در این موقعیت معمولاً رفتارات بی‌تناسب، پافشاری مستمر بر موضوع و تمرکز بر روی جنبه‌های منفی زندگی از ما بروز می‌کند. وقتی ما در مقابل چیزهای کوچک از حرکت باز می‌ایستیم. خسته، آزرده و رنجور می‌شویم، همین چیزها نه تنها ما را خسته و فرسوده می‌کنند بلکه در روش و راه زندگی نیز ما را دچار مشکل می‌سازند. آنگاه است که تصویر بزرگتر را از دست می‌دهیم و با تمرکز بر وجوه منفی، دیگران را که کمک کننده ما هستند، آزار می‌دهیم. به بیانی دیگر، به گونه‌ای زندگی می‌کنیم که انگار مجبور به زنده بودن بوده‌ایم. به جای حل مشکلات، آن‌ها را با هم در می‌آمیزیم و زندگی خود را تبدیل به پرده‌های مکرر نمایش می‌کنیم. بعد ناگهان خود را در مقابل مشکلات بزرگ می‌بینیم. حالا یادمان می‌افتد که باید به مبارزه بپردازیم اما عملاً رسم کارزار را در حل کردن مشکل، فراموش می‌کنیم. در حقیقت، راه روشن زندگی پیش روی ماست.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس فروغ بهرامی
انتخاب موسیقی فروغ بهرامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: مردادماه 98

مدت زمان اثر: 5 ساعت و 58 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

حماسه ویچر- جلد دوم- شمشیر سرنوشتنویسنده: آنجی سپکوفسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستانی در دنیای گرالت ویچر که برخی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌های این دنیا را معرفی می‌کند. یک کتاب غیرقابل از دست دادن برای طرفداران بازی‌ها و رمان‌ها. گرالت یک ویچر است؛ مردی که قدرت‌های جادویی‌اش با تمرین‌های طولانی و اکسیرهای مرموز تقویت شده و او را به جنگجویی قهار و قاتلی بی‌رحم تبدیل کرده است؛ اما او یک آدمکش معمولی نیست؛ کارش کشتن هیولاهای متنوع و اهریمن‌های خبیثی است که ویرانی به بار می‌آورند و به بی‌گناهان حمله می‌کنند. او در سرزمین‌ها پرسه می‌زند و به دنبال مأموریت می‌گردد؛ اما به تدریج متوجه می‌شود که بااین‌که برخی از شکارهایش کاملاً بدذات و شریر هستند، بعضی دیگر قربانی گناه، پلیدی یا سادگی شده‌اند. - بخشی از کتاب: آبله‌رو گفت: «حداقل سکه‌هامون سرجاشون موندن، کسی نیست که برای کشتن باسیلیسک بهش پول بدیم. بهتره دیگه برید خونه؛ اما در مورد وسایل و اسب اون افسونگر... خوب نیست که هدر بشن.» قصاب گفت: «آره، مادیان خوبیه و خورجین‌هاش پُرن. بیاین یه نگاهی بندازیم.» - چه‌کار دارید می‌کنید؟ مرد آبله‌رو با لحن تهدیدآمیزی گفت: «خفه شو، کدخدا. مزاحم نشو، وگرنه یه مشت می‌آد تو صورتت.» قصاب تکرار کرد: «مادیان خوبیه.» - از اسب دور شو، عزیز من. قصاب به‌آرامی سمت غریبه‌ای که ناگهان از پشت یک دیوار فروریخته سر درآورده بود برگشت، درست پشت جمعیتی که جلوی ورودی تونل ایستاده بودند. غریبه موهای قهوه‌ای مجعد و پرپشتی داشت، زیر کت کتان گشادش نیم‌تنه‌ای به رنگ قهوه‌ای تیره پوشیده بود، همراه با چکمه‌های بلند مخصوص سواری. مسلح نبود. او با لبخندی تهدیدآمیز تکرار کرد: «از اسب دور شو. اینجا چی داریم؟ یه اسب و خورجینش که متعلق به کس دیگه‌ای هستن؛ اما شما با طمع بهش چشم دوختین و می‌خواین بهش دستبرد بزنید. این کارِ شرافتمندانه‌ایه؟» آبله‌رو آرام دستش را داخل پالتوی خود فروبرد و به قصاب نگاهی انداخت. قصاب رو به جمعیت دست تکان داد، با اشاره‌ی او، دو جوان قوی‌هیکل با موهای کوتاه خارج شدند. هر دو چماق‌های سنگینی به دست داشتند، مثل آن‌هایی که برای بی‌هوش کردن حیوانات در کشتارگاه استفاده می‌شوند. مرد آبله‌رو درحالی‌که دستش را داخل پالتو نگه‌داشته بود، گفت: «تو کی هستی که به ما بگی چی شرافتمندانه‌ست و چی نیست؟» ”

چهار پیماننویسنده: دون میگوئل روئیزRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب چهار پیمان نوشته‌ی دون میگوئل روئیز است، عنوان فرعی این کتاب خرد سرخپوستان تولتک است که در آن نویسنده، به عنوان یکی از آخرین نوادگان این قوم، آموزه‌های نیاکانش را به خوانندگان آموزش می‌دهد. تاریخ‌شناسان تولتک‌ها را دسته‌ای از انسان‌ها می‌دانند که میلیون‌ها سال پیش در جنوب مکزیک زندگی می‌کرده‌اند. اما دون میگوئل روئیز، نویسنده‌کتاب در مقدمه‌ی کتاب‌ توضیح می‌دهد که تولتک‌ها در واقع دسته‌ای از هنرمندان و دانشمندان بوده‌اند که برای کشف و حفظ معرفت معنوی و آیین‌های باستانی کنارهم جمع شدند و نسبت خاصی با یکدیگر نداشتند. تولتک‌ها به دو دسته‌ی شاگرد و استاد تقسیم می‌شدند و بومیان دیگر محل زیستن آن‌ها را «جایی که انسان به خدا تبدیل می‌شود» می‌نامیدند. با حمله اروپاییان به آمریکای شمالی و مرکزی، استادان تولتک مجبور شدند برای حفظ خرد باستانی خود از آموزش و انتشار دانش بپرهیزند. کمتر از پنجاه سال پیش یکی از نوادگان تولتک‌ها، دون میگوئل روئیز، این نیاز را احساس کرد تا برای به آرامش رسیدن بشر، آموزه‌های نیاکانش را در اختیار مردم بگذارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools