نگاهی اجمالی به کتاب“ امیل زولا (1840- 1902) نویسندهی نامدار فرانسه در داستان بلند برای یک شب عشق زندگی مردی منزوی و راندهشده را روایت میکند که دچار عشقی بعید میشود. دختری از طبقهی رفاهزده که خلقی غریب دارد و ظاهراً دستنیافتنی است و رابطهای نابهنجار با خانهزادشان دارد. زولا از امیال و گرایشهای پیچیدهی آدمی تصویری مهیج و تأملبرانگیز نشان میدهد. ارباب و بندهای که هر کدام از نقششان لذتی وافر میبرند. - دربارهی نویسندهی کتاب برای یک شب عشق: امیل زولا نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی قرن نوزدهم و بنیانگذار مکتب ناتورالیسم است. شهرت ادبی او بیشتر مدیون بیست جلد رمان بههمپیوستهی روگن ماکار است که جامعهی فرانسوی را در دوران امپراطوری دوم فرانسه (1852-1870) وصف میکند. برخی از رمانهای مهم این مجموعه عبارتاند از: ژرمینال، آسوموار، زمین، پول. - بخشی از کتاب: ژولین در ظلمتی که ناگاه سراسر اتاق را گرفت، صدای بستهشدن در و دور شدن خشخش لباس ابریشمی ترز را در امتداد راهرو شنید. در انتهای شاهنشین، روی زمین نشست، هنوز جرئت نمیکرد از آنجا بیرون بیاید. ژرفای شب پردهای جلوی چشمهایش میکشید؛ اما کنار خود وجود آن پای برهنه را که گویی تمام اتاق از حضورش سر شده بود، حس میکرد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کلارا و خورشید رمان بزرگیست. یک اثر علمیتخیلی و پادآرمانشهری که رنگوبوی آثار ماندگار و بزرگ کلاسیک را هم میدهد. معمولاً برندگان نوبل ادبیات، کتابی که بعد از اخذ جایزه منتشر میکنند بدترین کتاب زندگیشان است چون حالا انتظارات از نویسنده بهشدت بالا رفته و همه منتظر یک شاهکارند؛ اینجاست که ایشیگورو واقعاً دست به خلق یک شاهکار زده است. شاهکار بالاجبار… - خلاصه داستان: کلارا یک آ.اف است. یک نمونهی خاص از رباتهایی انساننما که برای همراهی کودکان و نوجوانان طراحی و ساخته شدهاند. او در ادامهی مسیر مکاشفهگونهی شازدهکوچولووارش با جوسی دختربچهای که یک بیماری خاص دارد همراه میشود. رابطهی کلارا و خورشیدخان بسیار عجیب و روحانیست. سروکلهی یک ماشین دودزا پیدا میشود و در این میان آیا ریک در جوسی عشق حقیقی خود را یافته است؟ شیوا مقانلو دربارهی جدیدترین رمان ایشی گورو نوشته است: «کلارا و خورشید را رمانی ساده و باشکوه میدانم، رمانی که هر مخاطبی را با هر سن و معلوماتی درگیر میکند و تا انتها میکشاند. کلارا ناظر فروتن و خاموش جامعهی ما آدمهای بالغ است که بهدست خودمان جهان را از عاطفه تهی کردهایم و حالا با هزار بهانه و سختی در پی حفظ آخرین بارقههای عشقیم. از این منظر، کلارا و خورشید شاید پاسخی کوتاه و زیبا باشد بر سؤال قدیمی و پیچیدهی انسان بودن یعنی چه؟» - دربارهی نویسنده: کازوئو ایشیگورو، داستاننویس، فیلمنامهنویس و موسیقیدان انگلیسی، از تحسینشدهترین نویسندگان معاصر جهان بهشمار میرود. ایشیگورو در تمام این سالها بهشکلی مداوم و خستگیناپذیر در کار خلق هنری بوده است. او در کنار نوشتن یک مجموعهداستان و چند داستان کوتاه پراکنده و چهار فیلمنامه و چند ترانهی متن برای آلبومهای موسیقی، بیشتر بهعنوان رماننویسی مورد توجه و تحسین واقع شده که یکبهیک آثارش موفق ظاهر شدهاند: هنرمندی از جهان شناور (1986، برندهی جایزهی کتاب کاستا، نامزد جایزهی بوکر)، بازماندهی روز (1989، برندهی جایزهی بوکر)، تسلیناپذیر (1995)، وقتی یتیم بودیم (2000، نامزد جایزهی بوکر)، هرگز رهایم مکن (2005، یکی از صد کتاب برگزیدهی قرن بهانتخاب نشریهی تایمز، نامزد جایزهی بوکر)، و غول خفته (2015). ایشیگورو نشان عالی هنر و ادب از کشور فرانسه، نشان عالی خورشید فروزان از کشور ژاپن، نشان شوالیهی والامقام از انگلستان، و چندین جایزه و نشان فرهنگی مهم بینالمللی را هم دریافت کرده و چند اقتباس سینمایی موفق نیز براساس آثار او ساخته شده است. اما از همه مهمتر، ایشیگورو در سال 2017 بهخاطر مجموعهآثار خود برندهی جایزهی ادبی نوبل شده است. بیانیهی کمیتهی این جایزه او را چنین توصیف کرده: «کسی که با رمانهایش، رمانهایی نمایشگر عواطف بسیار نیرومند، ورطهای را آشکار میکند که زیر احساس واهی ارتباط ما با جهان هستی نهفته است.» «کلارا و خورشید» نخستین رمان این نویسندهی مطرح بعد از دریافت جایزهی نوبلش است. کازوئو ایشیگورو چهار سال پس از اخذ جایزهی ادبی نوبل، باز هم با این کتاب نشان میدهد که همیشه نوبل ادبی جایزهای سیاسی نیست و گاهی هم میشود که هیئت داوران نوبل درست به هدف زده باشند. - برشی از این رمان: نسل ما هنوز احساسات قدیم رو توی خودش داره، یه بخشی از وجودمون اون احساسات رو رها نمی کنه. حالا اون بخشی که می خواد احساسات رو نگه داره معتقده که درون هرکدوم از ما یک چیز دست نیافتنی هست، یک چیز منحصر به فرد که قابل انتقال نیست. از دیگر آثار شیوا مقانلو که توسط نشر نیماژ منتشر شده میتوان به مجموعهداستان «آدمهای اشتباهی» و رمان «اسرار عمارت تابان» و ترجمهی مجموعهداستان «اول شخص مفرد» نوشتهی هاروکی موراکامی و رمان «آدمماهی» نوشتهی کوبو آبه اشاره کرد. ”