نگاهی اجمالی به کتاب“ راهنمایی عملی برای در دست گرفتن کنترل پولتان و دستیابی به ثروتی عظیم میخواهید یک میلیونر باشید؟ قطع به یقین شما نیز میتوانید! این راهنمای علمی به شما نشان میدهد که چطور با بهکارگیری شیوهای تأییدشده برای پسانداز کردن، سرمایهگذاری هوشمندانه و فرصتهای پولساز معتبر به رؤیاهای مالیتان جامهی عمل بپوشانید. در این کتاب، میبینید که چطور میتوانید تصمیمات مالی عاقلانه اتخاذ کنید، مالیاتها رابه حداقل برسانید، از اشتباهات پرهزینه دوری جویید و برای رسیدن به اهدافتان، چطور از بیثباتیهای اقتصادی جان سالم به در ببرید.
امور مالیتان را به نظم درآورید؛ رابطهتان با پول را بهخوبی درک کنید و مقدماتی برای تنظیم و برآوردن اهداف مالیتان مهیا کنید.
-همین امروز شروع به ساخت ثروت کنید؛ از شرّ بدهی بد خلاص شوید و شروع به اجرای یک نقشهی پسانداز کنید و به آن بچسبید و حقوقتان را حداکثر کنید.
-دست به کاری مخاطرهآمیز برای ساختن میلیونهادلار پول بزنید_فرصتهای تأییدشده برای خلق ثروت را کشف کنید_ از جمله راهاندازی کسبوکار خودتان، پیش نهادن یک اختراع، بهرهبرداری از یک ارثیه و سرمایهگذاری در املاک و مستغلات.
-پولتان را به شیوهای عاقلانه مدیریت کنید؛ از قدرت تحمل ریسکتان مطلع شوید،از کمک متخصصان حرفهای برخوردار شوید و الزامهای مالیاتیتان را حداقل کنید.
-پیش از مرگتان،برای این امر پیشبینینشده و اجتنابناپذیر برنامهریزی کنید؛از اموال و داراییهایتان حمایت کنید،برنامهای برای وراثتان طرح کنید و امور مالیتان را در وضعیت خوبی حفظ کنید.
-برای باقیماندهی عمرتان در امنیت مالی قرار بگیرید؛نگرشتان نسبت به پول را دوباره شکل دهید و تصمیمات درستی در خصوص امنیت مالی اتخاذ کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ سیلکا که دختری شانزده ساله است به اردوگاه آشویتس-بیرکناو اعزام میشود و فرماندهی اردوگاه مجذوب زیبایی او میگردد. این دختر نوجوان علیرغم میلش از زندانیهای زن دیگر جدا میشود و به سرعت درمییابد که قدرت، حتی اگر ناخواسته باشد میتواند بقای انسان را تضمین کند.
جنگ جهانی دوم به پایان میرسد اما مشکلات سیلکا تمام نمیشود و ارتش شوروی او را به جرم همکاری با دشمن برای گذراندن محکومیتی پانزدهساله به اردوگاه کار اجباری در سیبری میفرستد. سیلکا هر روز با مرگ و زندگی در مبارزه است اما در همین ایام به وجود نیرویی در خود پی میبرد که حتی تصورش را هم نمیکرد آن را داشته باشد. او در سختترین شرایط، با کمک پزشکی مهربان در بیمارستانِ اردوگاه، به پرستاری بیماران روی میآورد. سیلکا در این موقعیت جدید، دوستانی مییابد و متوجه میشود که حتی در سختترین شرایط نیز قلبش میتواند برای عشق به دیگران بتپد. ”