باورهای غلط شما

کتاب صوتی

کتاب صوتی باورهای غلط شما

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده وین دایر
برگردان پروین ادیب

نام اصلی:

ناشر: نشر پارسه

سال چاپ: 1395

شابک:

دسته بندی: روانشناسی

خلاصه:

اگر از احساس ترس و نگرانی به ستوه آمده اید و حس می کنید در دام خودویرانی گرفتار شده اید، پس شما اسیر باورهای غلط هستید. از آنجا که چنین رویکردی به زندگی، سدی بر سر راه موفقیت و شادکامی است مطالعه این کتاب می تواند در شکستن این سد به شما کمک کند. وین دایر به شما می گوید که چگونه مسئولیت خود را بر عهده بگیرید و بحران های دشوار زندگی تان را مدیریت کنید. او راه های دستیابی به خوداتکایی و خودباوری و ابزارهای مورد نیاز برای کامیابی بیشتر در زندگی را در اختیارتان قرار می دهد.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 10 ساعت و 17 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

شیر سیاهنویسنده: الیف شافاکRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ افسردگی زایمان پدیده‌ای است که بسیاری از زنان پس از به دنیا آوردن فرزندشان آن را در سطوح مختلف تجربه می‌کنند. الیف شافاک نویسنده‌ی کتاب شیر سیاه هم از این قاعده مستثنا نبود. او پس از تولد نخستین فرزندش در سال 2006 به افسردگی شدیدی دچار شد که البته برای او آورده‌ای ارزشمند داشت و بذر ایده‌ی خلق این کتاب را در ذهن او کاشت. الیف با این اتفاق تعادل میان زندگی شخصی و کار هنری‌اش را از دست داد. اتفاقی که برای یک نویسنده می‌تواند به‌مثابه‌ی یک فاجعه‌ی هولناک باشد. شافاک حالا کودکی به دنیا آورده بود که با دستان کوچکش و مشت‌شده‌اش تمام کلمات مادرش را از او گرفته بود. گویی او به جرگه‌ی «زنان ساده‌ی کامل» ی که فروغ فرخزاد در شعر وهم سبز از آن‌ها سخن می‌گوید پیوسته بود. زنانی که به‌قول فروغ در شکاف گریبانشان همیشه هوا، به بوی شیر تازه می‌آمیزد. اما این تمام چیزی نبود که الیف شافاک از زندگی می‌خواست. او حالا شبیه آخرین سطرهای شعر وهم سبز، صدای پایش از انکار راه برمی‌خاست، و یأسش از صبوری روحش وسیع‌تر شده بود. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools