نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلیز واینوود و سیلاس نش، از زمانی که یاد گرفتند راه بروند، بهترین دوست هم بودند. از سن چهاردهسالگی عاشق هم شدند. امااز امروز صبح... کاملاً با یکدیگر غریبه هستند. اولین خاطراتشان، اولین دعوایشان و اولین لحظهای که عاشق یکدیگر شدند... همهچیز را فراموش کردهاند. چارلیز و سیلاس باید باهم پرده از اتفاقی که برایشان افتاده است بردارند و دلیلش را بفهمند؛ اما هرچه بیشتر پیش میروند و بیشتر در مورد خوشان میفهمند... بیشتر برایشان این سؤال پیش میآید که چرا از همان ابتدا، رابطهشان را باهم شروع کردند؟ چارلی هرکاری میکند تا فراموش کند و سیلاس هرکاری میکند تا بهیاد آورد... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ چه چیزهایی را می توانیم درباره جهان و خودمان با قطعیت بدانیم؟ آیا می توان وجود خدا را اثبات کرد؟ ارتباط ذهن و جسم چگونه است؟ عدالت چیست؟ جامعه چگونه باید سازمان یابد؟
این کتاب درآمدی است بر آراء فیلسوفان بزرگ در پاسخ به این سوال ها. در این کتاب مختصر و مفید مسائل محوری فلسفه و اصطلاحات اصلی آن از دوران کهن تا امروز مطرح می شود. ”