نگاهی اجمالی به کتاب“ این رمان داستان گروهی از جوانان را روایت میکند که به امید یافتن وضعیت و ارتباطی بهتر، ولایت فقرزده خود را به مقصد شهر ترک میگویند.اما خیلی زود امیدشان درهم میشکند، چرا که شهر هم، درست مثل مناطق روستایی، ردپای ظلم و ستم حکومت دیکتاتوری کاملا هویداست.تمامی دوستان راوی به او خیانت کرده و یا خود را به نابودی میکشانند. ”

فیلنویسنده: ریموند کارور
نگاهی اجمالی به کتاب“ راوی داستان مردیاست که بیش از پیش در منگنه زندگی روزمره خود را مستاصل میبیند. او کار می کند تا برای همسر سابقش، دخترش، برادرش و مادر پیرش که در استرالیا زندگی میکند پول بفرستد و همینطور اقساط ماهانه خودش را پرداخت کند. در حالی که مامن و پناهی برای رفع خستگی و دلتنگی های خودش نمییابد. ”