نگاهی اجمالی به کتاب“ کلیهی وقایع داستان از مرداد 1332 آغاز میشوند و تا بهمن 1357 ادامه پیدا میکنند. در این بازهی زمانی پرالتهاب، همچنان که جریانهای سیاسی و معترضین پا به میدان مبارزه میگذارند، باران نیز رفتهرفته به دنیای سیاست وارد میشود. کتاب صوتی مدار صفر درجه را میتوان نوعی داستان نمادین دانست. با بیداری و آگاهی باران نسبت به اوضاع زمانهاش، در حقیقت ایرانی را میبینیم که بهتدریج به آگاهی و بینش جمعی میرسد.
احمد محمود همزمان با ایران آشفتهی پهلوی، خانوادهی نابهسامان باران را نیز برایمان ترسیم میکند. «بابان»، «نوروز»، «برزو»، «خاور»، «بیبی سلطنت»، «بلقیس» و «نوذر» خانوادهی فقیر و پرآشوب باران را تشکیل میدهند؛ در خانهای قدیمی که نداری و بیپولی از سرتاپای آن میبارد. پدری که در راه مبارزه با حکومت کشته شده، برادری ناخلف، خواهری که در حسرت داشتن کودک است و برادری که طعمهی کوسهها شده، همه نشان از خانوادهای روبهزوال دارند که برای بهبود اوضاع دستوپا میزند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کلیر ماچت اصلاً انتظار نداشت اولین شب تعطیلاتش را روی برگ درخت و گلولای وسط جنگل بخوابد. قرار بود بعد از یک دوره فشار کاری و خستگی روزانه سروکله زدن با بچهها کمی استراحت کنند و خوش بگذرانند. شاید هم این سفر فرصتی برای بهبود زندگی مشترکش باشد که مدتی است از دست رفته. یک هفته پیادهروی در دل طبیعت با حمام آب داغ بههمراه دو زوج دیگر از دوستانش، چیزی شبیه بهشت بود. اما ماشین وَن کلیر در جادهای متروکه خراب شد. تلفنها آنتن نداشت. این گروه سفری چارهای نداشتند جز اینکه مسیر باقیمانده تا هتل را پیاده بروند. اما آنطور که فکر میکردند کار راحتی نبود. چند ساعت بعد ناامید در دل جنگل گم شدند. هرچه بیشتر در اعماق جنگل راه رفتند اعضای گروه را یکی پس از دیگری از دست دادند. آیا یک حیوان وحشی آنها را شکار میکند؟ آیا کسی میان آنها قاتل است؟ با گذشت زمان، کمکم همهچیز روشن میشود. تنها یکی از زوجها زنده به خانه برمیگردد. ”