ریموند چندلر

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - قاتل در باران - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

ثروتمندترین مرد بابلنویسنده: جورج ساموئل کلاسونRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کامیابی ما به عنوان یک ملت، به کامیابی اقتصادی هر کدام از ما به عنوان یک شخص واحد وابسته است. کتاب «ثروت‌مندترین مرد بابل» در رابطه با موفقیت شخصی هریک از ما تألیف شده است. موفقیت یعنی به کمال‌رساندن اهداف به عنوان توانایی‌ها و تلاش‌های خود ما. آمادگی مناسب کلید موفقیت ماست. اعمال ما هیچ‌گاه نمی‌توانند فراتر از افکار ما پیش روند و افکار ما هیچ‌گاه نمی‌توانند از باورهای‌مان پیشی بگیرند. این کتاب هم‌چنین راهنمایی‌های لازم را برای درک مفاهیم اقتصادی برای جیب‌های بی‌پول دارد. در واقع هدف کتاب این است، پیشنهادی برای کسانی دارند که آرزوی موفقیت اقتصادی دارند تا پول جمع کنند، پول حفظ کنند و با کمک سرمایه اندوخته‌های‌شان پول بیش‌تری به‌دست بیاورند. بابل ثروت‌مندترین شهر زمان باستان در دنیا بود، زیرا شهروندان آن ثروت‌مندترین افراد در زمان خود بودند. آن‌ها ارزش پول را می‌دانستند، قوانین اقتصادی را برای جمع‌کردن، حفظ آن و استفاده از آن برای به‌دست‌آوردن پول بیش‌تر استفاده می‌کردند. آن‌ها چیزی که همه ما آروز داریم «درآمدی برای آینده» را به‌دست آوردند. ”

دفتر بزرگنویسنده: آگوتا کریستفRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان دفتر بزرگ اثر آگوتا کریستوف در سال 1986 منتشر شد. داستان این کتاب از زبان دو پسر بچه دوقلو است که در میانه‌ی جنگ جهانی دوم مجبور می‌شوند از شهر به روستایی که مادربزرگ‌شان در آن زندگی می‌کند، مهاجرت کنند. نویسنده در این کتاب سختی‌ها و ناملایمات جنگ را نشان می‌دهد که باعث می‌شود نسل بعد از این واقعه؛ سخت‌کوش‌تر و مبارز‌تر تربیت شوند. کریستوف چهره‌ای از جنگ را در این کتاب به تصویر می‌کشد که پیش‌تر کم‌تر به آن توجه شده است. او در داستان دفتر بزرگ، نابود شدن احساسات و عواطف مردم در شرایط سخت را درون‌مایه‌ی داستانش قرار داده و دنیای بی‌رحم جنگ و تاثیرش بر روح و روان کودکان و مردم را روایت می‌کند. کریستوف در واقع باتجربه‌ی تلخ خودش از جنگ جهانی دوم در داستان دفتر بزرگ فجایع را از زبان کودکان بیان می‌کند. داستان دفتر بزرگ از زبان دو پسر بچه با هم تعریف می‌شود که در شرایط سخت جنگ برای مقاوم بودن تمرین می‌کنند. این دو پسر بچه به روستایی لب مرز سفر می‌کنند که مردم آن‌جا مادربزرگ‌شان را جادوگر می‌نامند. آن‌ها در شهر از حمام، سلمانی و رختخواب تمیز برخوردار بوده‌اند درحالی‌که در شرایط جدید همراه زنی کثیف باید زندگی کنند که همیشه لباس‌هایی به رنگ خاکستری می‌پوشد و بوی نامطبوع می‌دهد. شرایط دشوار و پیچیده زندگی این دو پسر بچه که باید به دور از مادر و پدرشان زندگی کنند بازتابی از تاثیر جنگ است که باعث می‌شود حتی کودکان هم دارای روح و جسمی پولادین، عاری از هرگونه نشاط، محبت و عشق شوند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools