نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب به خودت اعتماد کن را از جهاتی میتوان به همه افرادی که همهی تلاش خود را میکنند تا در زندگی بینقص و تمام عیار باشند هم معرفی کرد. چرا که سختگیری بیش از حد نسبت به خود برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران در نهایت افراد را با کنار گذاشتن خود واقعیشان رو به رو میکند؛ اما نباید فراموش کرد که بسیاری از افراد تنها از بیرون بینقص به نظر میآیند و همه افراد مشکلات خود را دارند. موناهان در این کتاب به ما میآموزد که چطور از اشتباهات گذشته درس بگیریم و با قدرت به سمت آینده حرکت کنیم.
نویسنده در ابتدای کتاب ذکر کرده است که مطالب این کتاب تجربههای واقعی اوست که در زندگی خود داشته است. تجربهها و داستانهایی که بسیاری از آنها اگرچه دردناک و حتی خجالتآور هستند اما تک تک آنها باعث رشد موناهان به عنوان یک زن موفق شده است. در واقع این کتاب توضیح میدهد که مسیر مشخص و یک شکلی برای رسیدن به موفقیت برای همه وجود ندارد. چرا که افراد با نگرشهای متفاوت خود مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به موفقیت طی میکنند؛ اما ابزارها و تکنیکها میتوانند شبیه هم باشند. در نهایت این کتاب شامل درسها و تمرینهایی است که مبنای آن تجربههای زنی است که با وجود شکستها و مشکلات توانسته اعتماد به نفس خود را تقویت کند و در مسیر دلخواه خود در زندگی قدم بگذارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در قسمتهای قبلی مجموعهی خاطرات خونآشام با شخصیتهای اصلی این مجموعه آشنا شدیم: النا، استفن و دیمون. در کتاب دیدار مجدد سیاهی که چهارمین و آخرین جلد این مجموعه است، النا گیلبرت در مقام یک خونآشام قدرتمند از مرگ برمیخیزد. اما هنوز هم خود را گرفتار یک مثلث عشقی مرگبار با استفن و دیمون میبیند. روابط هرسهی آنها با یکدیگر در این قسمت وارد سطح جدیدی از چالش و دشواری میشود. از دست دادن النا برای استفن عذابآور است. او مصمم است یکبار برای همیشه به دشمنی خود با برادرش دیمون پایان دهد. حتی اگر به قیمت از دست رفتن جان یکی از سه نفرشان تمام شود. اما در همین حین سروکلهی قدیمیترین و شرورترین نیروی شیطانی فلس چرچ پیدا میشود که برای شهر تهدید بزرگی به حساب میآید. اکنون النا، استفن و دیمون، هر سه باید با هم متحد شوند تا شهر را نجات دهند. اما آیا آنها میتوانند منافع شخصی خود را برای دستیابی به خیر جمعی و بزرگتر نادیده بگیرند؟ ”