نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان دفتر بزرگ اثر آگوتا کریستوف در سال 1986 منتشر شد. داستان این کتاب از زبان دو پسر بچه دوقلو است که در میانهی جنگ جهانی دوم مجبور میشوند از شهر به روستایی که مادربزرگشان در آن زندگی میکند، مهاجرت کنند. نویسنده در این کتاب سختیها و ناملایمات جنگ را نشان میدهد که باعث میشود نسل بعد از این واقعه؛ سختکوشتر و مبارزتر تربیت شوند.
کریستوف چهرهای از جنگ را در این کتاب به تصویر میکشد که پیشتر کمتر به آن توجه شده است. او در داستان دفتر بزرگ، نابود شدن احساسات و عواطف مردم در شرایط سخت را درونمایهی داستانش قرار داده و دنیای بیرحم جنگ و تاثیرش بر روح و روان کودکان و مردم را روایت میکند. کریستوف در واقع باتجربهی تلخ خودش از جنگ جهانی دوم در داستان دفتر بزرگ فجایع را از زبان کودکان بیان میکند.
داستان دفتر بزرگ از زبان دو پسر بچه با هم تعریف میشود که در شرایط سخت جنگ برای مقاوم بودن تمرین میکنند. این دو پسر بچه به روستایی لب مرز سفر میکنند که مردم آنجا مادربزرگشان را جادوگر مینامند. آنها در شهر از حمام، سلمانی و رختخواب تمیز برخوردار بودهاند درحالیکه در شرایط جدید همراه زنی کثیف باید زندگی کنند که همیشه لباسهایی به رنگ خاکستری میپوشد و بوی نامطبوع میدهد. شرایط دشوار و پیچیده زندگی این دو پسر بچه که باید به دور از مادر و پدرشان زندگی کنند بازتابی از تاثیر جنگ است که باعث میشود حتی کودکان هم دارای روح و جسمی پولادین، عاری از هرگونه نشاط، محبت و عشق شوند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اگر به دنبال آرامش میگردید اما در دنیای پرشتاب امروزی اثری از آن پیدا نمیکنید، وقت آن رسیده تا سری به کتاب صوتی درد همیشه راه را نشان میدهد بزنید و بگذارید هاکان منگوچ به شما بیاموزد که چطور از دردهایتان راهی به نور و آگاهی پیدا کنید. شاهکلید آرامش همیشگی اینجاست و مولانا قرنها پیش آن را برایتان به یادگار گذاشته. «نینامه» یا همان 18 بیت نخست مثنوی معنوی، راه رسیدن به خوشبختی حقیقی را برایتان روشن میکند.
مثنوی معنوی مانند سایر آثار مولانا نهتنها با گذشت زمان بیارزش نشده، بلکه بر ارزش آن افزوده شده است. انسانشناسها، فیلسوفان، عالمان ادیان و عرفان و... سالهاست که از آموزههای مولوی بهره میبرند. هاکان منگوچ در کتاب صوتی درد همیشه راه را نشان میدهد به شما ثابت میکند که روانشناسان و در حقیقت تمامی مشتاقان خوشبختی نیز به حکمتهای مولانا نیازمندند. ”