نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب درنگ مرگ، اثر ژوزه ساراماگو، داستان از جایی شروع میشود که مرگ سراغ افراد یک سرزمین نمیرود و تا مدتی هیچ مرگی در محدوده جغرافیایی سرزمین مورد بحث گزارش نمیشود.
این مساله با واکنشها و محاسبات تازهای همراه است. نگاه طنزآمیز نویسنده به دست و پا زدن انسانی که ناگهان پس از تاریخی سرشار از کلیشه نابودی و مرگ، به بیمرگی دستیافته است، اما در این بیمرگی کاملاً منفعل است؛ فضای جالبی در داستان میآفریند. پس از مدتی مرگ تصمیم میگیرد به میان انسانها برگردد، از اینجا به بعد مرگ شخصیتی از شخصیتهای داستان میشود که با فرستادن نامههای بنفش رنگ، موعد مرگ انسانها را به اطلاع آنها میرساند. دوباره انسان منفعل به دست و پا میافتد و اینبار شکل تازهای از تحیر انسان در وضعیت تازهای که در ایجاد آن دخالتی ندارد، به چشم میآید. ساراماگو که با درازگوییهای گاه ملالآور همه چیز را موقعیت نهایی فراهم میکند، ناگهان مرگ را در وضعیت تازهای قرار میدهد؛ این بار مرگ منفعل میشود، چرا که نامههای بنفش رنگ یکی از کسانی که موعد مرگش فرارسیده است، برگشت میخورد.
ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) نخستین نویسندهی پرتغالیست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. آثار او در زمره برترینهای جهان قرار دارد. رمانهای کوری و بینایی از جمله کتابهای برتر این نویسنده و مکمل هم هستند. کوری و بینایی هر دو از بیماری معنوی سخن میگویند که فهم بشر را از شناخت نادرست واقعیات نشان میدهند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ پیش از شنیدن نخستین جملات از کتاب صوتی استادی در عشق، لازم است یک حقیقت را بپذیرید: شما استاد هستید! هر چه که در اطراف خود میبینید، زندگی فعلی شما با همهی کمبودها و کاستیهایش، همچنین اتفاقاتی که تاکنون در زندگی تجربه کردهاید، همگی هنر دست شماست. شما استاد و آفرینندهی خود و زندگیتان هستید. اینکه بدانیم هر یک از ما دارای نیروی آفرینش هستیم، دو نتیجهی کلی دارد که یکی از آنها خوشحالمان میکند اما آن یکی چندان خوشایند نیست. نتیجهی منفی اینکه مسئول تمام اتفاقات زندگیِ خودتان هستید، پس دیگر جای شکوه و گلایهای نمیماند. پیامد مثبت هم اینکه، این نیروی آفرینندگی در تمام لحظات با شما خواهد بود و اگر بخواهید، میتوانید آن را در جهت خلق شادی، آرامش و خوشبختی به کار ببرید. اما چگونه؟ دون میگوئل روئیز در کتاب صوتی استادی در عشق راه و چاه آن را به شما خواهد آموخت. ”