نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو، ریچارد برانسون رمز و راز موفقیت خود را در زندگی، که تابع دیدگاه کلنگرانه اوست، با ما در میان میگذارد تا با به کارگیری آنها ما نیز به اهداف فردی خود دست یابیم. او از طریق همین نکات که در کتاب آنها را «درسهای» خود مینامد، پس از ترک تحصیل در نوجوانی ابتدا کسب و کار خود را با تأسیس مجلهای برای هم سن و سالانش آغاز میکند. سپس با آگاهی از فقدان مرکز مشاورهای که به طور خاص به امور و دغدغههای نوجوانان بپردازد، مرکز مشاورهای تأسیس میکند. او در راستای اهداف نوعدوستانه و البته به واسطه اعتقاد راسخش در ارتباط با جداییناپذیری کار و تفریح از هم، شرکت موسیقی ویرجین را بنیانگذاری میکند. پس از آن، او در پی ذهن جستجوگر و چالشپذیرش شرکتهای هواپیمایی، قطار، و فضانوردی ویرجین را نیز که هر یک در حوزه خود پیشرو هستند، به جامعه عرضه میدارد. او هرگز در کنار کسب درآمد، کمکهای خیرخواهانه خود را فراموش نکرده و ثروت و اعتبار خود را برای هرگونه کمکی به همنوعانش به کار میگیرد. سپس تا جایی پیش میرود که جان خود را نیز به خطر انداخته و در جنگ عراق با کویت، خود برای آزادی هممیهنانش که به دست صدام اسیر شدهاند، حضور مییابد. در جایجای این کتاب میتوان تأثیری که او از افراد مختلف در زندگیاش گرفته را مشاهده کرد. او از تجربیات افراد، همواره درس گرفته و زندگی خود را آنطور که میخواسته، با تلفیق لذت و تلاش به سوی موفقیت پیش برده است. ”

شنودنویسنده: گروه نویسندگان
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب داستان و تجربه نزدیک به مرگ را بازگو میکند. تجربه عجیبی از دنیای پس از مرگ که با آموزههای دیانت اسلام منطبق است و میتواند برای اهل ایمان راهگشا باشد. جسم او ده روزی را در بیمارستان و در بدترین فشارها گذراند و به تایید پزشکان در کما بود. اما روحش به گشت و گذار در عالم پرداخت و حقایق بسیاری را به چشم دید. حقایقی که با گفتههای علمای ربانی درباره معاد و زندگی پس از مرگ نیز مطابقت دارد. ”