نگاهی اجمالی به کتاب“ کارآگاه جوان اسکاتلندیارد استنلی هاپکینز خبر از جنایتی هولناک میدهد. جنازه ی دریانوردی به نام پیتر که بدلیل خلق وخوی بدش به پیتر سیاه مشهور بوده در خانهاش پیدا شده در حالیکه نیزهی بلندشکار نهنگ درسینه اش فرورفته است. هولمز به همراه دستیارش دکتر واتسون به محل جنایت میرود تا با توجه به نشانه ها و علایمی که از چشم او پوشیده نخواهند ماند قاتل و انگیزهی او را کشف کند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب شفای زندگی با عنوان اصلی You can heal your life اولین بار در سال 1984 منتشر شد. این کتاب مانند بیشتر کتابهای لوئیزآل هی به سرعت به فروشی چشمگیری رسید. لوئیز هی این کتاب را در چهار بخش نوشته است. او در ابتدای کتاب توضیح میدهد که تنها هدفش از نوشتن این کتاب این است که زندگی زیباتری برای همهی خوانندگان بسازد، سبب شود آنها به شفای درون برسند و هرآنچه که میداند را به خوانندگانش منتقل کند. او به خوانندگانش توصیه میکند که از راهکارهای این کتاب استفاده کنند و آنها را دائما تکرار کنند. لوءیز آل هی در بخشهایی از کتابش توضیح میدهد که کتاب شفای زندگی از خوانندگان نمیخواهد که ارتباطشان را با پزشکان و درمانگرها قطع کنند، بلکه تنها روشهایی به خواننده داده است که میتواند با همکاری پزشک خود و با یاری او برای تندرستی و سلامت بیشتر از آنها استفاده کنند.
لوئیز هی، کتاب شفای زندگی را در چهار بخش اصلی و چندین فصل چند صفحهای نوشته است. هر بخش از این کتاب با یک عبارت تاکیدی آغاز شده است و لوئیز هی تاکید میکند که به این عبارت توجه ویژه داشته باشید و آن را بارها با خود تکرار کنید و بنویسید و بگذارید به عمق جانتان برود. برخی از این عبارت تاکیدی به شکل زیر هستند: «کائنات ما را در هر اندیشهای که برگزینیم و به آن معتقد باشیم،کاملا حمایت میکند.» یا «گذشته هر چه باشد، من پدر و مادرم را سرزنش نمیکنم.» یا «نقطهی اقتدار همواره در لحظهی حال است.» ”