نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب ژرمینال میراث جاودان امیل زولا است. امیل زولا نویسنده، روزنامهنگار و نمایشنامهنویس فرانسوی بود که نهتنها در ادبیات، بلکه در سیاست هم شخصیت بارزی داشت. او پیش از آن که به ادبیات رو بیاورد، گاهی برای روزنامههای سیاسی مطلب مینوشت. زولا نقش مهمی در آزادسازی سیاسی فرانسه ایفا کرد و همواره مخالفتش با سیاستهای ناپلئون سوم را آزادانه ابراز میکرد. او در اواخر عمرش بهخاطر مقالهای تند و تیز به مدت یک سال به لندن تبعید شد. این نویسنده دو بار نامزد جایزهی نوبل ادبیات شد؛ اما هرگز آن را به دست نیاورد. کتاب ژرمینال سیزدهمین کتاب از مجموعهی روگن ماکار است. این مجموعه بیست جلد دارد و داستان آن حول محور خانوادهی بزرگ روگن ماکار میچرخد. زولا در این مجموعه، زندگی دو شاخه از این خانواده را در دوران امپراتوری دوم فرانسه بررسی میکند. این مجموعه از برجستهترین آثار مکتب ناتورالیسم ادبیات فرانسه به شمار میآید. کتاب ژرمینال معروفترین کتاب این مجموعه و مشهورترین کتاب امیل زولاست. تاکنون ژرمینال در صد کشور به چاپ رسیده، پنج بار از آن اقتباس شده و دو مجموعهی تلویزیونی بر مبنای آن ساخته شده است. زولا در این کتاب، تصویری دقیق از وضعیت کارگران فرانسوی را با بیانی خشن و رئال ترسیم میکند. عنوان این رمان به یکی از ماههای فصل بهار در تقویم جمهوری فرانسه اشاره دارد که معنای آن امید است. زولا این عنوان را انتخاب کرده تا امید به آیندهی بهتر را به معدنچیان نوید دهد. شخصیت اصلی این رمان اتین لانتیه است که پیشتر در جلد هفتم مجموعه به آن اشاره شده بود. او جوانی صادق و باهوش است که در معدن کار میکند و شرایط کاری بدی را پشت سر میگذارد. کارگران به امید آیندهی بهتر اعتصاب کرده و لانتیه را به عنوان رهبر جنبش انتخاب میکنند. سروش حبیبی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ پنج سال پس از زلزلهی شهر کوبه در ژاپن، نویسندهی خوشنام ژاپنی، «هاروکی موراکامی»، دست به قلم میشود و کتاب «بعد از زلزله» را منتشر میکند. این کتاب شامل پنج قصه است با داستانهای مختلف که ظاهرا هیچ ارتباطی با زلزله ندارند. با این حال وقتی پشت سر هم قرار میگیرند، تصویر کاملی از آدمهایی میدهد که زلزله زندگیهایشان را ناخواسته زیر و رو کرده است. بعد از زلزله، در کنار سایر آثار موراکامی، جزو معدود نمایندگان قدرتمند ادبیات ژاپن در ایران است.
در این پنج داستان موراکامی هم مانند سایر آثارش تنهایی و سرگشتگی انسان معاصر یکی از درونمایههای اصلی است. فراموشی و رنج در کنار این سرگشتگی معجونی تلخ و عذابآور ساخته که آن را هر روز زهرش را به جان انسان دنیای مدرن مینشاند.
شخصیتهای داستانهای بعد زلزله بسیار ملموس و قابل باور هستند. قهرمانان این داستانها افراد فوقالعادهای نیستند و حتی در همین گوشه و کنار هم دیده میشوند، آدمهای معمولی با زندگیهای معمولی. همینطور گفتوگو ها هم بدون اغراق و به شکل طبیعی و روزمره نوشته شده است. چیزی که باعث میشود پای حرفهای موراکامی بنشینیم و به قصههایش گوش کنیم، هنر این نویسنده در شخصیتپردازی و فضاسازیهای قوی است. جالب اینجاست که او حتی خیلی اصراری روی توصیف و وصفحالهای طولانی و پر از جزییات ندارد. او از سادهترین و درستترین کلمات برای نوشتن استفاده میکند. آنقدر ساده و بیدغدغه مینویسد که از همان اول که کتاب را شروع میکنیم، وارد داستان میشویم. آدمها، خانهها، حرفها و رفتارها همه زنده و ملموس هستند. ”