نگاهی اجمالی به کتاب“ اگر میخواهید موفقیت و درآمد فوقالعادهای را جذب، ایجاد و حفظ کنید، ابتدا باید یاد بگیرید چطور به آسانی موفقیت و درآمد دلخواه را جذب، ایجاد و حفظ کنید. سپس باید در مهارتی تسلط یابید که بازاریابان شبکهای در ساخت بازار، به نوعی از درآمد و آزادی دست مییابند که فقط یک درصد افراد درجه یک از آن بهرهمند میشوند. لازم است فوتوفنهای مواردی مانند مشترییابی، معرفی فرصتها، محصول و پیگیری را یاد بگیرید. در نهایت بازاریابان جدید را در سازمان خود مشغول به کار کنید.
کتاب تمرینات جادویی برای بازاریابان شبکهای مانند دیگر کتابهای بازاریابی شبکهای نیست. این کتاب نشان میدهد چطور در هر زمینهای از زندگی موفق شوید و هم زمان بازاریاب عالی بوده و زندگی پر از سلامتی، تعادل و موفقیت را تجربه کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب همسر دوست داشتنی من از پرفروشترینهای نیویورکتایمز و یواسای تودی بوده و نامزد جایزه ادگار بهعنوان بهترین رمان اول را با خود یدک میکشد. - پشت جلد کتاب همسر دوست داشتنی من: داستان عاشقانه ما بسیار ساده بهنظر میرسد. من با زنی بینظیر ملاقات کردم. ما عاشق شدیم و ازدواج کردیم. بچهدار شدیم و به حومه شهر نقل مکان کردیم. شیرینترین رؤیاها و تاریکترین رازهایمان را باهم در میان گذاشتیم. و سپس… از هم خسته شدیم. ما مثل همه زوجهای معمولی دیگر هستیم. همسایه شما، والدینِ دوست فرزندتان و آشناهایی که دوست دارید آنها را به شام دعوت کنید. همه ما رازهایی داریم که باعث بقای ازدواجمان میشود. تنها تفاوت ما این است که رازمان با قتلی همراه است… - قسمتی از متن کتاب: او به این طرف و آنطرف میرود، کیفش را در یک سمت میاندازد و کفشهایش را هم در سمت دیگری از پا درمیآورد. دو لیوان پر از شراب را میبینم و او به سمت اتاقش راهنماییام میکند. بعد برمیگردد تا نگاهم کند و لبخند میزند. با گذشت زمان پترا به نظرم جذابتر می شود، حتی موهای ساده و صافش به نظرم درخشنده میآیند و برق میزنند. بله بهخاطر اثر نوشیدنی الکلیست که اینطور به نظر میرسد اما بهخاطر خوشحالی پترا هم هست که چنین حسی دارم. حس میکنم مدت هاست آنقدر خوشحال نبوده و نمیدانم به چه دلیل. همین که پترا جذاب است برایم کافیست. به سمتم میآید، بدنش گرم است، نفسش در شراب غوطهور میشود. لیوان شراب را از من میگیرد و روی میز کنار تخت میگذارد. تا وقتیکه در تاریکی هستیم و تنها نور صفحه موبایلم اتاق را روشن نگه داشته، نوشیدنم را ادامه میدهم. برای هم مرتب حرفهایمان را تایپ میکنیم، از حرفهایمان خندهمان میگیرد و میخواهیم بیشتر باهم آشنا شویم. ”