نگاهی اجمالی به کتاب“ ساعت سه بعد از نیمه شب زنگ تلفن در خانه میپیچد."جک "با فریاد همسرش از خواب میپرد و میرود گوشی را برمیدارد.آن سوی خط صدای زنی مست میآید که میخواهد با مردی به نام " باد" صحبت کند.جک با عصبانیت گوشی را میگذارد.این اتفاق یکی دوبار دیگر میافتد.جک و آیریس که حسابی بیخواب شده اند تا خود صبح توی تختخواب از چیزهایی حرف میزنند که تا بحال نگفته بودند و تازگی دارد.در حالی که صبح روز بعد کار و زندگی روزمره دوباره در انتظار آنان است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ما زنها کارهایی را که می دانیم برای مان سودمند است، انجام نمی دهیم چون به قدری سرگرم مراقبت از دیگران و رتق و فتق امور مربوط به آنها هستیم که از خودمان غفلت می کنیم. مشکل ما ناآگاهی نیست زیرا اطلاعات فراوانی درباره اهمیت خواب کافی، خوردن غذاهای سالم و ورزش کردن داریم. مشکل اینجاست که نمی دانیم چگونه اولویت های زندگی مان را رعایت کنیم.
اما زنان موفق می دانند چگونه از خودشان مراقبت کنند و در ین حال به دیگران نیز اهمیت بدهند. ”