تریسی پکیام الووی

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - باهوش‌تر شوید - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

گامبی وزیرنویسنده: والتر تویسRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب گامبی وزیر نوشته‌ والتر تویس درباره‌ دختر یتیمی است که تبدیل به قهرمان شطرنج می‌شود اما در مسیر موفقیت خود با مشکلات و موانع بسیاری روبرو می‌شود. این نابغه که با اعتیاد نیز دست و پنجه نرم می‌کند تنها به شطرنج می‌اندیشد و برای بهترین بودن در آن، هر کاری انجام می‌دهد! بر اساس این رمان جذاب و پرتعلیق سریالی هم ساخته شده که به شهرت آن و خالقش کمک بسیاری کرده است. درباره کتاب گامبی وزیر: داستان این کتاب خواندنی و هیجان‌انگیز در دهه‌ی 1960 شروع می‌شود؛ زمانی که دختری هشت ساله به نام بت هارمون به یک پرورشگاه می‌رود تا در آن‌جا بماند؛ چرا که مادرش در اثر تصادف با اتومبیل کشته شده است. بت که کودک ساکت و آرامی‌ست توجه شجاع‌ترین و قدبلندترین دختر پرورشگاه جولین را به خود جلب می‌کند و با هم دوست می‌شوند. نقطه‌ عطف رمان گامبی وزیر زمانی‌ست که بت به زیرزمین می‌رود تا تخته‌پاک‌کن‌ها را به هم بکوبد و تمیزشان کند و آنجا آقای شایبل سرایدار پرورشگاه را می‌بیند که شطرنج بازی می‌کند. بت که همیشه بی‌تفاوت است برای اولین بار نسبت به چیز کنجکاو می‌شود و یک روز بالاخره پا پیش می‌گذارد و از او خواهش می‌کند که به او شطرنج بیاموزد. هر چه زمان می‌گذرد بت در پرورشگاه بیشتر شیفته‌ شطرنج می‌شود و مشکل اصلی او نیز در همین ایام نمود پیدا می‌کند؛ این دختر جوان به دارو آرامش بخشی که به کودکان می‌دهند اعتیاد پیدا می‌کند! هر چند بعدها تجویز چنین دارویی برای کودکان ممنوع می‌شود، اما این اعتیاد با بت می‌ماند. شیفتگی او نسبت به شطرنج به مرور تبدیل به یک وسواس بزرگ می‌شود و حتی در کلاس نیز تلاش می‌کند کتاب‌های مروبوط به تکنیک‌های آن را بخواند. والتر تویس در این رمان جذاب و پرتعلیق زندگی دختری را به تصویر می‌کشد که در زندگی فقط یک چیز را می‌خواهد و یک هدف دارد و آن هم بهترین بودن در شطرنج است. نباید از یاد برد که برای هر موفقیتی باید بهایی پرداخت و برای بت قهرمان شطرنج بودن به قیمت سلامت روح و روان او تمام می‌شود. والتر تویس شما را با این شخصیت همراه می‌کند، هر چه در این رمان جلوتر می‌روید بیشتر شاهد فروپاشی روانی وی خواهید بود! ”

برگشتی در کار نیستنویسنده: اریک بردولRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست داده‌اند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن می‌کند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشته‌اند با مرد غریبه نابینایی در خانه‌شان مواجه می‌شوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا می‌کند. به خصوص که غریبه شباهت‌هایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools