نگاهی اجمالی به کتاب“ آیا معجزههایی که در دنیای کوانتوم رخ میدهد، بزرگترین امکانهای ما را نشان می دهند؟ آیا درمان خود به خودی بیمارها، ارتباط در لحظه با هر کس و هر چیز و حتی سفر در زمان میتواند میراث حقیقی ما در کائنات باشد؟ گرگ برادن نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، مهمان شناخته شده کنفراسهای بینالمللی و رسانههای ویژه است که به بررسی نقش معنویت در تکنولوژی میپردازد و یکی از برجستهترین افرادی است که میان خرد گذشته و علم امروز برای دستیابی به صلح و شفا در آینده پل میزند. او به فراسوی حصارهای سنتی علم و معنویت سفر میکند تا دری را به سوی بزرگترین امکانات ما باز کند. در این کتاب الگوشکنانه، گرگ برادن یاقتههای خود را با ما به اشتراک میگذارد. از طریق بیست کلید آفرینش آگاهانه به ما نشان داده میشود چگونه معجزه تصوراتمان را به واقعیت خود تبدیل کنیم. نویسنده با مطالب علمی قابل فهم و داستانهایی از زندگی واقعی خودش، نشان میدهد که ما تنها توسط عقاید خود محدود میشویم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آدمهای سمی نوشتهی لیلیان گلاس به حضور آدمهایی در زندگی میپردازد که در نبود آنها شرایط بهتر رقم میخورد ولی بنا به شرایطی این افراد در سراسر زندگی همهی ما حضور دارند. او به این آدمها، سمی (toxic) میگوید زیرا از دیدن پیشرفت و موفقیت در زندگی سایرین خوشحال نمیشوند و تلاش میکنند تا بقیه را از رسیدن به موفقیت بازدارند. این افراد با زدن حرفایی گستاخانه و رفتاری دو رو روح ما را خدشهدار میکنند و به زندگی ما به طور مستقیم یا غیرمستقیم آسیب میزنند. گاهی این افراد با تاثیر منفی خود در زندگی نزدیکانشان سبب شدهاند افراد به انواع بیماریهای روحی و جسمی دچار شوند. لیلیان گلاس در این باره میگوید: «من در طی سالها کار حرفهای به عنوان متخصص گفتاردرمانی، مشاور روابط بین فردی و رفتار درمانگر، به وضوح تاثیر شگرف کلمات را در انسان دیده و تجربه کردهام. من از نزدیک شاهد پیامدهای مخرب رفتارهای زشت و گفتار ناروا و نابجای افراد نادان یا سمی در زندگی افراد بودهام و دیدهام زمانی که مورد هدف تیرهای زهرآگین این آدمها قرار میگیریم تا چه حد میتوانیم شکننده و آسیبپذیر باشیم.»
لیلیان گلاس روشهای مختلفی در کتاب آدم های سمی ارائه میدهد که با کمک آنها بتوانیم در برابر این افراد و تاثیراتشان مقابله کنیم؛ یکی از روشهای بسیار معمول در مواجهه با این افراد، دوری و جلوگیری از معاشرت با آنهاست. معمولا این افراد با حسادتورزی خود، آرامش و آسایش را از زندگی میگیرند وآن را به جهنم تبدیل میکنند. این افراد همه جا وجود دارند و ما باید بتوانیم آنها را شناسایی کنیم. یک مدیر خشن، همسری بیملاحضه، یک دوست با افکار منفی و یا یک برادر معتاد میتواند تمام زندگی ما را تحتالشعاع قرار دهد. باید در مقابل این افراد رفتارمان را مدیریت کنیم و سعی کنیم تا از کوچکترین تاثیرها نیز جلوگیری کنیم. رفتار ما در مواجهه با این افراد باید به گونهای باشد تا افکار مخرب آنها را مهار کنیم و کینه، نفرت و حسادت را دور بریزیم. ”