مریم نشیبا

از این هنرمند بشنوید:
گوینده:
  • کتاب صوتی - ژرمینال - ماه آوا
صدابردار:
  • کتاب صوتی - پنج نشانه خانواده سرشار از عشق - ماه آوا
  • کتاب صوتی - بازگشت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - شنود - ماه آوا
  • کتاب صوتی - شاد ماندن در روزگاران سخت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - استرس را سرکوب کن - ماه آوا
  • کتاب صوتی - چرا بیت کوین بخریم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - تا بهار صبر کن باندینی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - چطور از خودم راضی باشم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - زنبق دره - ماه آوا
  • کتاب صوتی - آخرین انسان - ماه آوا
  • کتاب صوتی - جادوی باور - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مادام بواری - ماه آوا
  • کتاب صوتی - کلارا و خورشید - ماه آوا
  • کتاب صوتی - سفیر سلامتی خودت باش - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

وقتی خدا درمانگر تو باشدنویسنده: دیوید جی. لیبرمنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب «وقتی خدا درمانگر تو باشد» با بهره گیری از خرد جاودانه و اصول بنیادین روانشناسی، بینشی عمیق درباره ماهیت بشر به شما عرضه می کند و آشکار می سازد که چگونه برخلاف فرصت هایی که امروزه در اختیار داریم، عدم تسلط بر نفس منجر به انتخاب گزینه های نامناسبی می شود که در نهایت به احساسات منفی و عادات مخرب ختم می گردد. این کتاب هیچ گونه تمرین، ریاضت، جملات تاکیدی، مراقبه یا مانتراهای انگیزشی را به عنوان راه حل پیشنهاد نمی کند. در عوض به خوانندگان یاد می دهد چگونه بر خود مسلط شوند و افکار، گزینه ها و زندگی شان را در مسیری پربار و مطمئن، آزاد از هرگونه قید و بند، اضطراب و استرس هدایت کنند. ”

تابستان دلپذیرنویسنده: کورینا بومانRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در کتاب تابستان دلپذیر اثر کوریتنا بومان، نویسنده آلمانی معاصر، یک داستان دلپذیر درباره رابطه یک خاله و خواهرزاده در برهه‌ای از زندگی‌شان را می‌خوانید. خلاصه کتاب تابستان دلپذیر ویبکه دانشجویی است که بعد از زمستانی طولانی و خسته‌کننده، خراب کردن امتحانات و شکستی که در رابطه عاشقانه‌اش داشته، با جیب خالی تصمیم می‌گیرد از شهر بیرون برود در نهایت او تصمیم می‌گیرد به ملاقات خاله لاریسایش به موریتس برود. لاریسا زنی هنرمند است و افتخار می‌کند که با تلاش در مزرعه? تمشک برای خودش زندگی‌ای تازه دست‌وپا کرده است. این دو زن در عین اینکه کاملاً باهم فرق دارند، از جهاتی شبیه هم هستند. در طول تابستان در منطقه? دریاچه‌ای مکلنبورگ، لاریسا با میشاییل نقاش آشنا می‌شود. آرزوی بزرگ این زن تنهای مستقل برآورده می‌شود؛ اما هنوز شک دارد که می‌تواند به او اعتماد کند یا نه. حرف‌زدن با ویبکه هم برایش خوب است، هم برایش خوب نیست: ویبکه به لاریسا قوت قلب می‌دهد؛ اما لاریسا خیلی وقت است که اعتماد به خانواده‌اش را از دست داده است. ویبکه و لاریسا همراه هم یک تابستان دلپذیر و شگفت‌انگیز را تجربه می‌کنند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools