نگاهی اجمالی به کتاب“ لوری گاتلیب نویسنده کتابشاید بهتره با یکی حرف بزنی یک رواندرمانگر است. او در ابتدای کتاب از ما میپرسد: «ما چطور تغییر میکنیم؟» و پاسخ میدهد «با ارتباط با دیگران». گاتلیب معتقد است رابطه میان درمانگر و بیمار، اعتمادی مقدس میطلبد تا وقوع هرگونه تغییری امکانپذیر شود. کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی ماجرای جلسات رواندرمانی لوری گاتلیب و نحوه مواجه او با بیمارانش و سپس مواجهه خود او با رواندرمانگرش وندل برانسون است. آنچه گاتلیب، با قلم صریح و طنز صمیمانهاش، پیش رویمان میگذارد؛ زندگی خودش، بیمارانش و ما به عنوان مخاطبان کتاب است. با همان درماندگیها و آشفتگیها و بیم و امیدها که خوب که نگاه کنیم کم و بیش میان همهمان مشترک است. او نخست برای تسلی یافتن و سپس برای شناختن خود و دسترسی به دنیای پیچیده درونیاش به رواندرمانی روی میآورد. حرفهای که سالها عمرش را صرف آن کرده و خود نیز از همان برای یاری رساندن به دیگران بهره میگیرد و، با قصههایی که از بیمارانش برایمان تعریف میکند، پیداست که در این کار موفق هم میشود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان از زبان مردی روایت میشود که سالهای جوانی را در پاریس به تحصیل در رشتهی سینما گذرانده است. او برای ما چگونگی ساخته شدن فیلمی را نقل میکند که از بیست اپیزود تشکیل شده است، ماجرای این بیست اپیزود همگی مستند و برگرفته از یادداشتهای کوتاهی است که راوی داستان، آنها را بر دیوار کافهای در پاریس دیده و یادداشت کرده است و سپس به سراغ تک تک افرادی رفته که آن یادداشتها را نوشتهاند و از آنان میخواهد در مقابل دوربین او داستان زندگیشان را تعریف کنند.
قلم خیال پرداز و شاعرانه احمدرضا احمدی این داستانها و صاحبانشان را برای همیشه در ذهن و روحمان ثبت میکند. ”