101 سوالی که در دهه‌ی 20سالگی باید از خود پرسید

کتاب صوتی

کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه‌ی 20سالگی باید از خود پرسید

کتاب صوتی 101 سوالی که در دهه‌ی 20سالگی باید از خود پرسید

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده پل انگون
برگردان هدیه جامعی

راهنمای مهارت زندگی برای نوجوانان

نام اصلی: 101 Secrets for Your Twenties

ناشر: کتابراه

سال چاپ: 1397

شابک:

978-622-7064-30-8

خلاصه:

کتاب 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید اثر پل انگون، به شما نشان می‌دهد که چگونه برای رسیدن به موفقیت و دوری از شکست دیدگاه خود را تغییر دهید.

اگر از شکست خوردن، ناامید شدن یا هر دو می‌ترسید، یا اینکه مشتاقانه به دنبال توصیه‌هایی می‌گردید تا به کمک آن‌ها مرحل? گذر از مشکلات را پشت سر بگذارید، کتاب 101 سوالی که در دهه بیست سالگی باید از خود بپرسید (101questions you need to ask in your twenties) را بخوانید و در تعیین کننده‌ترین دهه زندگی‌تان بدرخشید.

انسان قبل‌ از رسیدن به بیست‌ سالگی اهداف و رؤیاهای بزرگ زیادی دارد که مطمئن است به آن‌ها می‌رسد. در تمام طول عمر به آن‌ها بال‌وپر می‌دهد، پرورششان می‌دهد و به آن‌ها عشق می‌ورزد. اما بعد‌از فارغ‌التحصیلی و ترک دانشگاه وارد بزرگسالی می‌شود و تمام اهدافش مثل له‌ شدن زیر دوچرخه‌های یک گروه دوچرخه‌سوار، یک‌ شبه از‌ بین می‌روند و آخرین‌ یاری که به آن‌ها فکر کرده به جایی در فرانکلین و کنتاکی برمی‌گردد.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس سروش اعتصامی
انتخاب موسیقی سروش اعتصامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: مرداد ماه 98

مدت زمان اثر: 6 ساعت و 20 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

درنگ مرگنویسنده: ژوزه ساراماگوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در کتاب درنگ مرگ، اثر ژوزه ساراماگو، داستان از جایی شروع می‌شود که مرگ سراغ افراد یک سرزمین نمی‌رود و تا مدتی هیچ مرگی در محدوده جغرافیایی سرزمین مورد بحث گزارش نمی‌شود. این مساله با واکنش‌ها و محاسبات تازه‌ای همراه است. نگاه طنزآمیز نویسنده به دست‌ و پا زدن انسانی که ناگهان پس از تاریخی سرشار از کلیشه نابودی و مرگ، به بی‌مرگی دست‌یافته است، اما در این بی‌مرگی کاملاً منفعل است؛ فضای جالبی در داستان می‌آفریند. پس از مدتی مرگ تصمیم می‌گیرد به میان انسان‌ها برگردد، از این‌جا به بعد مرگ شخصیتی از شخصیت‌های داستان می‌شود که با فرستادن نامه‌های بنفش رنگ، موعد مرگ انسان‌ها را به اطلاع آن‌ها می‌رساند. دوباره انسان منفعل به دست و پا می‌افتد و این‌بار شکل تازه‌ای از تحیر انسان در وضعیت تازه‌ای که در ایجاد آن دخالتی ندارد، به چشم می‌آید. ساراماگو که با درازگویی‌های گاه ملال‌آور همه چیز را موقعیت نهایی فراهم می‌کند، ناگهان مرگ را در وضعیت تازه‌ای قرار می‌دهد؛ این بار مرگ منفعل می‌شود، چرا که نامه‌های بنفش رنگ یکی از کسانی که موعد مرگش فرارسیده است، برگشت می‌خورد. ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) نخستین نویسنده‌ی پرتغالی‌ست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. آثار او در زمره برترین‌های جهان قرار دارد. رمان‌های کوری و بینایی از جمله کتاب‌های برتر این نویسنده و مکمل هم هستند. کوری و بینایی هر دو از بیماری معنوی سخن می‌گویند که فهم بشر را از شناخت نادرست واقعیات نشان می‌دهند. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools