ویرجینیا وولف

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - زنی در قاب آیینه - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

خاطرات خون آشام- بیدارینویسنده: محمد حسینی مقدمRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ النا گیلبرت یکی از سه شخصیت اصلی رمان بیداری ، اولین رمان مجموعه‌ی خاطرات خون‌آشام است. او سال آخر دبیرستان خود را می‌گذارند و با همکلاسی‌اش کارولین بر سر رسیدن به جایگاه محبوب‌ترین دختر مدرسه رقابت می‌کند. اما ورود یک پسر خارجی مرموز به‌نام استفن به مدرسه، هدف گیلبرت را تغییر می‌دهد. او حالا می‌خواهد قلب استفن را از آن خود کند. گیلبرت عادت دارد هر چیزی را که می‌خواهد به دست آورد؛ خواه آن یک چیز یک وسیله‌ی شخصی باشد و خواه قلب یکی از پسران مدرسه. اما استفن در برابر تلاش‌های گیلبرت مقاوت می‌کند. اتفاقی که تا کنون سابقه نداشته است. تا پیش از این همه می‌خواستند با النا گیلبرت باشند. کافی بود او یک چراغ سبز به پسرها نشان بدهد تا آن‌ها زندگی‌شان را وقف او کنند. اما حالا برای اولین بار است که پسری در برابر او مقاومت می‌کند. و این موضوع گیلبرت را تا سرحد جنون آشفته کرده است. زیرا نمی‌تواند بفهمد که چرا استفن او را پس می‌زند. استفن اهل ایتالیاست؛ اما نه مثل هر ایتالیایی دیگری. او اهل ایتالیای قرن چهاردهم میلادی است! با نگاهی به عنوان کتاب، می‌توانید حدس بزنید که داستان از چه قرار است: بله، استفن یک خون‌آشام است. ”

برای یک شب عشقنویسنده: امیل زولاRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ امیل زولا (1840- 1902) نویسنده‌ی نامدار فرانسه در داستان بلند برای یک شب عشق زندگی مردی منزوی و رانده‌شده را روایت می‌کند که دچار عشقی بعید می‌شود. دختری از طبقه‌‌ی رفاه‌زده که خلقی غریب دارد و ظاهراً دست‌نیافتنی است و رابطه‌ای نابهنجار با خانه‌زادشان دارد. زولا از امیال و گرایش‌های پیچیده‌ی آدمی تصویری مهیج و تأمل‌برانگیز نشان می‌دهد. ارباب و بنده‌ای که هر کدام از نقششان لذتی وافر می‌برند. - درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب برای یک شب عشق: امیل زولا نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی قرن نوزدهم و بنیان‌گذار مکتب ناتورالیسم است. شهرت ادبی او بیشتر مدیون بیست جلد رمان به‌هم‌پیوسته‌ی روگن ماکار است که جامعه‌ی فرانسوی را در دوران امپراطوری دوم فرانسه (1852-1870) وصف می‌کند. برخی از رمان‌های مهم این مجموعه عبارت‌اند از: ژرمینال، آسوموار، زمین، پول. - بخشی از کتاب: ژولین در ظلمتی که ناگاه سراسر اتاق را گرفت، صدای بسته‌شدن در و دور شدن خش‌خش لباس ابریشمی ترز را در امتداد راهرو شنید. در انتهای شاه‌نشین، روی زمین نشست، هنوز جرئت نمی‌کرد از آنجا بیرون بیاید. ژرفای شب پرده‌ای جلوی چشم‌هایش می‌کشید؛ اما کنار خود وجود آن پای برهنه را که گویی تمام اتاق از حضورش سر شده بود، حس می‌کرد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools