نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب راز سایه به شما نشان میدهد «داستان زندگی شما» اینگونه آغاز نشده است که حقیقت شما را برای جهان توصیف کند. این داستان فقط بخش کوچکی از شماست که در الگوهای تکراری گذشته محصورتان کرده است و عشق، آرامش، امنیت خاطر و موفقیتی را که میتوانید کسب کنید، محدود میکند.
برای آنکه بتوانید خود کامل و تجلی باشکوه خویش را ببینید باید قدم از این داستان بیرون بگذارید. قدم بیرون گذاشتن از داستان زندگی به شما اجازه میدهد تا دیوارهای محکم پیرامون قلب خویش را درهم شکنید و از حصار خود بیرون آیید. برای زندگی کردن در دنیای بیرون از خویش باید زخمهایتان را مرهم گذارید و با گذشته خود آشتی کنید؛ باید رنجها و دردهای خود را بشناسید و ضعفها و کاستیهای خود که بخشی از طبیعت انسانی شما هستند را بپذیرید.
تا زمانی که نفهمید که هستید و برای چه به این دنیا آمدهاید، درسهای بزرگی را که زندگی به شما میآموزد، درک نمیکنید و در دنیای کوچک داستان خود اسیر میمانید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ انسانها ظاهراً قابلیت نامحدودی برای آزردن و آسیب رساندن به یکدیگر دارند، کاری که زمانی به عمد صورت میگیرد و گاهی معلول شرایط یا سوء تفاهمهاست. علتِ آن هر چه که باشد، برای اکثریت افراد گذشت و بخشیدنِ لطمهای که وارد شده و رنجشی که پیش آمده، کار آسانی نیست و امکان دارد که فرد تا چندین سال کینهای را فراموش نکند. من در طول زندگی حرفهایام اشخاص زیادی را دیدهام که سالها رنجشهایی را در دل نگه داشتهاند. شاید گذشت کار دشواری باشد، اما از سوی دیگر ما غالباً فشار روانی و درد و رنجی را که خودداری از بخشش و کینهورزی برای خود و اطرافیانمان ایجاد میکند، دستکم میگیریم. اغلب در مکالمات میشنویم که: «هرگز او را به خاطر این کارش نخواهم بخشید.» یا: «تا عمر دارم کاری را که با من کرد، نه میبخشم و نه فراموش میکنم.» زندگی پر از اختلافاتی است که دائماً میان افراد بروز میکند و حاصل آنها اغلب قهر مادامالعمر طرفین با یکدیگر است. من در مقام یک روانشناس میپرسم که اگر امتناع فرد از عفو و گذشت، منجر به اندوهگین شدن، از دست دادن سلامتی و احساس تنهایی و دلتنگی او شود، چه بهایی برای آن پرداخته است؟ ”