نگاهی اجمالی به کتاب“ داستانی عاشقانه با روایتی متفاوت است. «فهیم عطار» در این کتاب سوژههای متفاوتی برای نوشتن پیدا کرده است. این داستان درونمایههای روانشناسی و ماجراجویی هم دارد. با وجود کتابهایی مثل قابهای خالی، هنوز هم میتوان به خواندن یک کتاب خوشخوان و پرکشش ایرانی امیدوار بود.
شب عروسیمان بود. مهمانها همه رفته بودند. کراواتم را شل کردم و روی صندلی ولو شدم. پونه کنارم نشست و کفشهایش را درآورد. «پشت پاهام رو زدن. حالم از کفش پاشنهبلند به هم میخوره.» نگاهش کردم و گفتم: «بالاخره رسما مالِ من شدی.» ابرو بالا انداخت و گفت: «من مال هیشکی نیستم. من مال خودمم.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در جامعهی مدرن امروز، بیشتر افراد با کار زیاد به دنبال فراهم کردن نیازهای مادی خود هستند. اکثر افراد با وجود دستیابی به بسیاری از خواستههایشان، همچنان از نعمتهایی که به آنها عرضه شده غافل هستند و شکرگزار آنها نیستند. این افراد همیشه اعتقاد دارند که چیزی در زندگی آنها کم است و منتظرند تا تنها زمانی که از طرف خدا در زندگیشان معجزهای اتفاق بیفتد، از خداوند بابت آن سپاس گزاری کنند. در کتاب معجزه، راندا برن به خوانندگان خود میآموزد که چطور خداوند را بهخاطر نعمتهایی که به انسان داده است شکر کنند و با این شکرگزاری، به آرامش واقعی در زندگی خود برسند. ”