نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو راوی داستان جوانی است که از 16 سالگی در شهر کار می کند. او تعمیرکار لوازم خانگی است و با درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ دوم جهانی، درآمد خوبی دارد. کل داستان مربوط به یک روز ابتدای هفته (دوشنبه) است؛ روزی تمام ناشدنی که در انتهای داستان هنوز چند ساعتی از آن باقی است! صبح روز دوشنبه تلگرامی از پدرش میرسد که هدویگ دختر مدیر مدرسه (همکار پدر) برای ادامه تحصیل به شهر میآید و فندریش میبایست به ایستگاه راه آهن برود و او را با رعایت ادب به آپارتمانی که قبلن برای او اجاره کردهاست برساند. او با کمی نارضایتی تن به این کار میدهد اما مواجهه او با هدویگ تاثیر عجیبی روی او میگذارد به نحوی که…. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در جامعهی مدرن امروز، بیشتر افراد با کار زیاد به دنبال فراهم کردن نیازهای مادی خود هستند. اکثر افراد با وجود دستیابی به بسیاری از خواستههایشان، همچنان از نعمتهایی که به آنها عرضه شده غافل هستند و شکرگزار آنها نیستند. این افراد همیشه اعتقاد دارند که چیزی در زندگی آنها کم است و منتظرند تا تنها زمانی که از طرف خدا در زندگیشان معجزهای اتفاق بیفتد، از خداوند بابت آن سپاس گزاری کنند. در کتاب معجزه، راندا برن به خوانندگان خود میآموزد که چطور خداوند را بهخاطر نعمتهایی که به انسان داده است شکر کنند و با این شکرگزاری، به آرامش واقعی در زندگی خود برسند. ”