عتیق رحیمی

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - هزارتوی خواب و هراس - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

آنگه که خود را یافتمنویسنده: اروین دی یالومRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ این کتا‌ب شرح حال و سفری درازمدت از زندگی هشتاد و شش‌ساله اروین یالوم به قلم خود اوست. جدا از زندگینامه نویسنده در این کتاب، هنر یالوم در در هم بافتن داستان‌های به‌یادماندنی درمانجویان و روایات شخصی عشق و حسرت به‌خوبی نمایان است. او با به تصویر کشیدن آسیب‌پذیرترین بخش‌های درونی خود از زندگی شخصی‌اش پرده‌برداری می‌کند. یالوم از کتاب زندگینامه‌اش اثری منحصربه‌فرد می‌سازد و به شکلی متفاوت زندگینامه‌های معمول را با تکنیک‌های درمانی، فرایند نویسندگی و زندگی خانوادگی خود همراه می‌کند. تعمق یالوم درباره غم‌ها، شادی‌ها، یأس‌ها، شکست‌ها و دستاوردهایش و بازتاب آن‌ها از ما دعوت می‌کند تا به درون «خود» و آنچه در زندگی برای ما «معنا» دارد سفر کنیم. با خواندن این کتاب می‌آموزید که چگونه باید همواره کاوید و فرا گرفت و رشد کرد و با حداقل حسرت به زندگی معنا بخشید، چرا که به قول خود او: «از آن‌جا که ما تنها یک شانس برای زیستن داریم، باید کامل زندگی کنیم و با حداقل حسرت و پشیمانی آن را به پایان ببریم.» ”

برای یک شب عشقنویسنده: امیل زولاRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ امیل زولا (1840- 1902) نویسنده‌ی نامدار فرانسه در داستان بلند برای یک شب عشق زندگی مردی منزوی و رانده‌شده را روایت می‌کند که دچار عشقی بعید می‌شود. دختری از طبقه‌‌ی رفاه‌زده که خلقی غریب دارد و ظاهراً دست‌نیافتنی است و رابطه‌ای نابهنجار با خانه‌زادشان دارد. زولا از امیال و گرایش‌های پیچیده‌ی آدمی تصویری مهیج و تأمل‌برانگیز نشان می‌دهد. ارباب و بنده‌ای که هر کدام از نقششان لذتی وافر می‌برند. - درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب برای یک شب عشق: امیل زولا نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی قرن نوزدهم و بنیان‌گذار مکتب ناتورالیسم است. شهرت ادبی او بیشتر مدیون بیست جلد رمان به‌هم‌پیوسته‌ی روگن ماکار است که جامعه‌ی فرانسوی را در دوران امپراطوری دوم فرانسه (1852-1870) وصف می‌کند. برخی از رمان‌های مهم این مجموعه عبارت‌اند از: ژرمینال، آسوموار، زمین، پول. - بخشی از کتاب: ژولین در ظلمتی که ناگاه سراسر اتاق را گرفت، صدای بسته‌شدن در و دور شدن خش‌خش لباس ابریشمی ترز را در امتداد راهرو شنید. در انتهای شاه‌نشین، روی زمین نشست، هنوز جرئت نمی‌کرد از آنجا بیرون بیاید. ژرفای شب پرده‌ای جلوی چشم‌هایش می‌کشید؛ اما کنار خود وجود آن پای برهنه را که گویی تمام اتاق از حضورش سر شده بود، حس می‌کرد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools