نگاهی اجمالی به کتاب“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست دادهاند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن میکند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشتهاند با مرد غریبه نابینایی در خانهشان مواجه میشوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا میکند. به خصوص که غریبه شباهتهایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ جنگ با تمام فضای خاکستری و سیاهش دستمایهی بسیاری از نویسندگان در طول تاریخ بوده است تا قصههایی از دل جنگ را بازگو کنند که کمتر شنیده شدهاند. «هاینریش بل» براساس تجربهی زیستهاش در دوران جنگ جهانی کتاب «آدم کجا بودی؟» را به نگارش درآورده است که داستانی خواندنی و جانسوز از جنگ و تأثیر ویرانیهایش بر زندگی مردم است.
کتاب «آدم کجا بودی؟» Wo warst du Adam اثر «هاینریش بل» سال 1951 منتشر شده است. داستان این کتاب به اواخر دوران جنگ جهانی دوم بازمیگردد و تلخیها و ناکامیهای آن دوران را به تصویر میکشد. «هاینریش بل» حکایت سربازان خسته را روایت میکند و شهر خاکستری و دودگرفته را نمایش میدهد. او با قلم توانایش فضای آن دوران را بهگونهای ترسیم میکند که خواننده خود را در آن زمان و مکان تصور میکند. ”