نگاهی اجمالی به کتاب“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست دادهاند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن میکند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشتهاند با مرد غریبه نابینایی در خانهشان مواجه میشوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا میکند. به خصوص که غریبه شباهتهایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» نوشتهی نقاش، نویسنده و مشاور آمریکایی «فلورانس اسکاول شین» و ترجمهی نویسنده و مترجم صاحبنام ایرانی «گیتی خوشدل» است. همانطور که از نام کتاب مشخص است، این کتاب مجموعهی چهار نوشتهی اسکاول شین است. این چهار کتاب عبارتاند از: «بازی زندگی و راه این بازی»، «کلام تو، عصای معجزهگر توست!»، «در مخفی توفیق» و «نفوذ کلام». زبان اسکاول شین ساده، صمیمی، بیتکلف و طنز است؛ ازهمینرو بهراحتی با خواننده ارتباط برقرار میکند و در انتقال پیامهای خود که پرده از حقیقت زندگی برمیدارد، بسیار موفق بوده است. در بخشی از کتاب «بازی زندگی و راه این بازی» میخوانیم: «بیشتر مردم زندگی را پیکار میانگارند. اما زندگی پیکار نیست، بازی است. هرچند بدون آگاهی از قانون معنویت نمیتوان در این بازی برنده شد و پیروز بود و عهد عتیق و عهد جدید، با وضوحی شگفتانگیز قواعد این بازی را بیان میکنند. عیسی مسیح آموخت که زندگی، بازی بزرگ دادوستد است؛ زیرا آنچه آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند، به خود او باز خواهد گشت و هر چه بدهد باز خواهد گرفت.» ”