نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آغازی دوباره، نوشته جول اوستین، خودسازی و موفقیت را از دیدگاه دین مسیحیت تعریف میکند و به شما میگوید که چگونه با بهرهمندی از آموزههای مذهبی میتوان درون خود را پرورش داد و به موفقیت دست یافت.
اولین قدم موردنیاز برای بهرهگیری از همه ظرفیتهایتان و بهترین تصمیمی که میتوانید در زندگیتان بگیرید، این است که خداوند را در مرکزیترین نقطه از زندگی خود قرار دهید. رمز این نکته که روزانه یک زندگی خارقالعاده را زیست کنید این است که ارتباط خود را با خداوند بهتر و زیباتر سازید. باید ریشههای خود را به خداوند وصل کنید تا موفق شوید قدرتش را دریافت کنید و جان دوباره بگیرید تا هر فکر و طرحی که برای شما دارد، به نتیجه برسد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ رمان تخم شر داستان عاشقیِ دو نسل از مردمان این سرزمین است، نسلی که در بزرگداشت عشق استخوان و جان و عمر میسوزاند، و نسلی که عشق و خود را تباه و ویران میکند. داستان از سالهای آغازین دهه هفتاد شروع میشود و در سالهای آغازین دهه هشتاد به پایان میرسد، اما در این میانه مدام گذشته تاریخی، اجتماعی و فرهنگی نسلهای پیشین با امیدها، عشقها، پنهانکاریها و گناهانشان فراخوانده میشوند تا نسل تازه بهتر فهم شود. آنچه رمان در پی آن است برکشیدن معنایی برای زندگی آدمیان هبوطکرده در عشق و زندگی است. یکی عشق را پیام رهایی و رستگاری میداند و آن را میستاید، و دیگری آن را نشانهای شیطانی و فریبآمیز برای ماندن در برهوت بیمعنایی میداند. آنکه او را میستاید با آنکه آن را مسکوت میکند به گفتگو نمینشیند. یکی در غار تنهایی و انزوای ناشی از عشق میمیرد و دیگری در مبارزه با لشکر ناپیدای بیمعنای نومیدی و فریب عشق جان میدهد. راستی کدامیک از آنان بر حق است؟ آیا اصلاً عشق را با حق رابطه و نسبتی است؟ آیا این مفهوم ازلی در دورانهای مختلفِ زیست آدمی به هیبت زمانه درمیآید و خرق? روایتهای مسلط روزگار را به تن میکند و میشود آنچه آدمیان از آن میخواهند، یا همواره در کسوت باشکوه بیمانندش بر همگان رخ مینماید؟ رمان تخم شر به این پرسشها میپردازد و از همه مهمتر نسبت میان عشق و شر و البته خیر را واکاوی میکند. ”