خوب ماندن

کتاب صوتی

کتاب صوتی خوب ماندن

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
برگردان بیتا حکمی

نام اصلی:

ناشر: نشر نامک

سال چاپ: 1393

شابک:

خلاصه:

این کتاب پیش‌تر با نام «ماندن در وضعیت آخر» ترجمه و منتشر شده‌است. آیا زندگی شما پشت سر هم به چیزی دلتنگ کننده بدل می‌شود؟ آیا هفته شما به شکلی پیش می‌رود که با توصیف زیر سازگار است: "هر روز صبح از خواب بیدار شدن و احساس خوبی درباره آن داشتن و دریافت نوازش‌های آشنایی که تازه‌های روز مانند قطرات آب به سر و روی تو می‌پاشد و همچنین آگاهی از این که حساب بانکی ات خالی نیست و این که سردرد نداری. روز اول، عالیست! روز دوم، بله این هم عالیست! روز سوم، خوب شکایتی ندارم. روز چهارم، حرفی برای گفتن ندارم. روز پنجم، خمیازه. خدا را شکر جمعه هم از راه رسید. شب روز پنجم، افراط در نوشیدن. روز ششم، هولناک است و سرم دارد می‌ترکد. روز هفتم، استراحت و بازیابی سلامتی." آیا این همه آن چیزیست که هست، هفته‌ای اندکی مصیبت بار بعد از یک هفته دلتنگ کننده دیگر، روزنامه صبحی که دور انداخته شده، فنجان شخصی قهوه که دیگری آن را برداشته و استفاده می‌کند، ناخنی که ریشه کرده و اذیت می‌کند، گلگیر اتومبیل داغان شده و "اگر امشب باران بیاید افتضاح می‌شود". خوب که چی؟ با توجه به این واقعیت که زندگی ما چقدر کوتاه است، برخی از ترس‌هایمان به نظر بسیار احمقانه و ساده‌لوحانه می‌رسند. چرا باید تمام مدت نگران این باشیم که چه وقت می‌توانیم بیشتر اوقات اعتماد به نفس داشته باشیم؟

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار فروغ بهرامی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 13 ساعت و 9 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

پیدایت کردمنویسنده: لیزا جوئلRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ هر کسی رازی دارد... کتاب پیدایت کردم به قلم لیزا جول، با روایتی پر تنش و رازآلود، زندگی افراد گوناگونی را به تصویر می‌کشد که هر کدام قصه‌ای هیجان‌انگیز را برای شما خلق می‌کنند. نزدیک ساحل زیبای شهر رایدینگ هوس، زنی تنها همراه با فرزندانش زندگی می‌کند. این زن که آلیس نام دارد با فروش کارهای هنری دست‌ساز امرار معاش می‌کند. در یکی از روزهایی که آلیس به دنبال فرزندانش رفته بود تا آن‌ها را از مدرسه به خانه بیاورد، مرد غریبه‌ای که زیر باران کاملاً خیس شده بود و سردرگم به نظر می‌آمد توجه او را جلب کرد. آلیس به سوی آن مرد رفت و از او خواست تا زیر باران نماند اما مرد عجیب، در حال و هوایی دیگر سیر می‌کرد و عکس‌العمل‌های تعجب‌آوری از خود نشان می‌داد. آلیس در همان گفت و گوی کوتاهش با مرد، متوجه شد که وی جایی برای ماندن ندارد، برای همین او را به خانه خود برد. درست در همان لحظه، در اطراف لندن، تازه عروسی به نام لیلی در خانه منتظر است تا همسرش از محل کار به منزل بیاید، اما همسرش دیر کرده و لیلی بسیار نگران است. پس از مدتی به لیلی خبر بدی می‌رسد و او متوجه می‌شود که مطابق تحقیقات پلیس، شخصی که لیلی با او ازدواج کرده اصلا وجود خارجی ندارد! ”

آدلفنویسنده: بنژامن کنستانRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ بنژامن کنستان دو ربک(1830-1767)، رمان‌نویس سوئیسی‌تبار فرانسوی‌زبان قرن هجدهم میلادی است.کنستان را بیشتر به عنوان یک تئوریسین لیبرال می‌شناسند تا یک رمان نویس. هرچند کنستان به‌خاطر شاهکارش، «آدلف»، اسم و رسمی به هم زده است. «آدلف» بار اول در لندن به چاپ رسید و بی‌درنگ «رمان کلیدی» و زندگی نامه شخصی «کُنستان» شمرده شد. این رمان در زمان خودش جاروجنجال فراوان و درازمدتی به پا کرد. تقریباً یک ‌قرن، یعنی تا پس از جنگ جهانی دوم، طول کشید تا تأکید بر جنبه‌های اتوبیوگرافیک و وسوسه یکی دانستن شخصیت‌های تخیلی با آدم‌های واقعی فروکش کرد و «آدلف» را به‌خاطر ویژگی‌های زیباشناختی آن خواندند و نقد کردند. «آدلف» را تلخ‌ترین رمان عشقی نیز خوانده‌‌اند زیرا «کنستان» در آن، عمیق‌ترین و صادقانه‌ترین احساسات و شورانگیز‌ترین بستگی‌های عاطفی را تجزیه و تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه در گذر زمان این احساسات و بستگی‌ها رنگ می‌بازد. «آدلف» شاهکار روانشناختی عشق است و تراژدی عدم امکان برقراری ارتباط راستین میان انسان‌های عاشق را به نمایش می‌گذارد. کُنستان عمیق‌ترین و شورانگیزترین وابستگی‌های عاطفی را موشکافانه تجزیه و تحلیل می‌کند تا نشان دهد چرا و چگونه با گذر زمان این احساسات و بستگی به تدریج رنگ می‌بازد. آدلف جوانی 22 ساله است و قرار است جهت کسب تجربه به نقاط مختلف اروپا سفر کند و سپس به نزد پدر بازگردد و آنجا مشغول شود تا روزی جانشین او شود. آدلف به شهر کوچکی که مقر حکومت شاهزاده‌ای جوان است وارد می‌شود. او با طبع حساسی که دارد بیش‌تر به تنهایی و انزوا دچار می شود... تا اینکه یک روز به منزل کنت دعوت می شود و آنجا با معشوقه کنت (النور) روبرو می‌شود و او را هدفی شایسته برای رفع تشنگی قلب و ارضای غرور می یابد. النور که حدود 10 سال از او بزرگ‌تر است و دو فرزند نیز از کنت دارد از معاشرت با مردی که با دیگران تفاوت دارد ناراضی نیست و.. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools