نگاهی اجمالی به کتاب“ در جامعهی مدرن امروز، بیشتر افراد با کار زیاد به دنبال فراهم کردن نیازهای مادی خود هستند. اکثر افراد با وجود دستیابی به بسیاری از خواستههایشان، همچنان از نعمتهایی که به آنها عرضه شده غافل هستند و شکرگزار آنها نیستند. این افراد همیشه اعتقاد دارند که چیزی در زندگی آنها کم است و منتظرند تا تنها زمانی که از طرف خدا در زندگیشان معجزهای اتفاق بیفتد، از خداوند بابت آن سپاس گزاری کنند. در کتاب معجزه، راندا برن به خوانندگان خود میآموزد که چطور خداوند را بهخاطر نعمتهایی که به انسان داده است شکر کنند و با این شکرگزاری، به آرامش واقعی در زندگی خود برسند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در این رمان صوتی، پوارو را میبینیم که چون خونسردانه و با خشنترین و بیرحمترین تبهکاران و جنایتکاران دستوپنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور و مطمئن میشود. او در مقایسه با بسیاری از مردان تنومند، قوی و ورزیدهدل، جرئت بیشتری دارد و در این مورد بهخصوص، خودش را از خیلیها برتر میداند، ولی حتی در زندگی آدمهای شجاع و بیباکی مثل هرکول پوارو نیز لحظاتی وجود دارد که عجز و ناتوانی، سرتاپای وجود آنها را فرا میگیرد.
پوارو، در این رمان، در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناسترین دندانپزشکان لندن که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمیشد، حس میکرد پاهایش آنقدر ضعیف شده که بهسختی میتواند هیکلش را تحمل کند. او نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد؛ گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد. پوارو مانند مردهای متحرک به طرف آن صندلی روان شد. هرکول پوارو، قهرمان شکستناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بیجان و بیتحرک دندانپزشکی میترسید؛ خیلی هم میترسید. ”