نگاهی اجمالی به کتاب“ دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود سوّمین رمانی است که از رومن پوئرتولاس در ایران منتشر میشود. پوئرتولاس اینبار داستان مادری را شرح میدهد که برای رسیدن به دخترکش ناممکن را ممکن میکند. مادر که قول داده در روز مشخصی از فرانسه به سوی آفریقا و بیمارستانی پرواز کند که دخترک بیمارش در آن بستری است، ناگهان با مشکلی روبهرو میشود که هیچ چارهای برایش پیدا نمیکند. آتشفشانی قدیمی فوران کرده و دودهای ناشی از آن همه پروازهای فرودگاههای پاریس را لغو کرده است. استفاده از دیگر وسایل حمل و نقل نیز امکانپذیر نیست. مادر باید چه کند که سرِ وقت به دیدار دخترکش برسد و بدقول نشود؟ کاش میشد پرواز کند. فکر دیوانهواری است؟ برای دنیای پریوار و پُر قصه رومن پوئرتلاس اما اینگونه نیست! مادر با راهبی آشنا میشود که حرفهای عجیب و غریبی میزند و مدعی است کارهای ناممکنی میتواند انجام دهد. آیا او میتواند برای مسافر درمانده ما راهی بیابد؟
پوئرتولاس در این رمان که در وصف عشق مادرانه، قصه فداکاری همه مادران دنیا را به تصویر میکشد، مادرانی که حتی حاضرند از جان خود بگذرند تا آرزوهای کودکانشان را برآورده کنند. این رمان ادای دِینی است به مادرانی که خود و رؤیاهایشان را فراموش کردند تا لبخند بر لبهای کودکانشان بنشانند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب کافهای به نام چرا اولین کتاب استرلکی است که در سال 2002 به چاپ رسید. استرلکی اولین چاپ این کتاب را خودش به چاپ رساند. این کتاب موفقیت بسیاری در بیست و چهار کشور دنیا کسب کرد و توانست در مدت یک سال بیش از ده هزار نسخه به فروش برساند. این کتاب در کشورهای اتحادیهی اروپا در ردیف پرفروشترین کتاب سال 2018 برای هفتههای متوالی قرار داشت. نام اولیهی این کتاب چرا اینجا هستید بود که در چاپهای بعدی به کافهای به نام چرا تغییر نام داد.
کافهای به نام چرا در نگاه اول ممکن است یک رمان کوتاه به نظر برسد اما پس از اندکی مطالعهی آن مشخص خواهد شد که متن کتاب به شدت تمثیلی است. تا جایی که بهتر است این کتاب را به جای طبقهبندی در کتابهای داستانی، در حوزهی روانشناسی خودسازی جای داد. نویسنده در فصل انتهایی این کتاب که عنوان موخره دارد از این تمثیلها رمز گشایی میکند و به تدریج به تعیین هدف اصلی و واقعی کتاب در راستای کمک به دستیابی خوانندگان به معنای حیات مبادرت میورزد. ”