نگاهی اجمالی به کتاب“ هر زمان که با اخبار و حوادث بد روبرو میشویم، مثلاً روبرویی با یک فرد آزار دهنده و یا نوعی نا امیدی، غالباً ما نوعی از واکنش را نسبت به زندگی از خود بروز میدهیم؛ که البته خیلی هم به کارمان نمیآید. در این موقعیت معمولاً رفتارات بیتناسب، پافشاری مستمر بر موضوع و تمرکز بر روی جنبههای منفی زندگی از ما بروز میکند. وقتی ما در مقابل چیزهای کوچک از حرکت باز میایستیم. خسته، آزرده و رنجور میشویم، همین چیزها نه تنها ما را خسته و فرسوده میکنند بلکه در روش و راه زندگی نیز ما را دچار مشکل میسازند. آنگاه است که تصویر بزرگتر را از دست میدهیم و با تمرکز بر وجوه منفی، دیگران را که کمک کننده ما هستند، آزار میدهیم. به بیانی دیگر، به گونهای زندگی میکنیم که انگار مجبور به زنده بودن بودهایم. به جای حل مشکلات، آنها را با هم در میآمیزیم و زندگی خود را تبدیل به پردههای مکرر نمایش میکنیم. بعد ناگهان خود را در مقابل مشکلات بزرگ میبینیم. حالا یادمان میافتد که باید به مبارزه بپردازیم اما عملاً رسم کارزار را در حل کردن مشکل، فراموش میکنیم. در حقیقت، راه روشن زندگی پیش روی ماست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بهترین درسی که در زندگیام آموختم این بود که دست به کار شوم و کاری انجام دهم.
اگر در شروع به انتها فکر کنید، اگر به همه مایلهایی که میخواهید طی کنید بیندیشید و اگر به همه خطراتی که ممکن است با آنها روبهرو شوید نظر کنید، ممکن است هرگز قدم اول را بر ندارید. در زندگی اگر برای رسیدن به هر آنچه که میخواهید تلاش لازم را نکنید، هرگز به هدفتان نخواهید رسید.
قدم اول را بردارید و چالشهای فراوان پیش روی خواهید داشت. ممکن است با موانعی روبهرو شوید، اما در نهایت موفق میشوید.
اولینبار روز جهانی کتابِ سال 2006 از من خواسته شد کتاب نترسید، انجام دهید را به رشته تحریر درآورم. هدف این بود که مطالبی دوستداشتنی و الهامبخش برای علاقهمندان کتاب بنویسم تا آنها به خواندن کتابهای بیشتر تشویق شوند. ”