نگاهی اجمالی به کتاب“ النا، استفن و دیمون سه شخصیت اصلی رمان کشمکش، دومین رمان مجموعهی خاطرات خونآشام هستند. در این قسمت شخصیتی که در پایان بخش اول معرفی شد، نقشی محوری در داستان میگیرد. او کسی نیست جز آلاریک سالتزمن. در پی قتل یک معلم تاریخ، النا گیلبرت تلاش میکند تا بیگناهی استفن را در اینباره اثبات کند. او همچنین متوجه میشود تنها یک چیز در دنیا وجود دارد که از عاشق یک خونآشام شدن خطرناکتر است. و آن این است که همزمان عاشق دو خونآشام بشوی. در حالی که استفن میکوشد غرایز خود را سرکوب کند، دیمون در تلاش است قلب النا را از آن خود کند. سلسلهای از وقایع هولناک، النا را مجبور میکند که جان خود را به خطر بیندازد تا یکی از این دو برادر را نجات دهد. انتخاب اوست که سرنوشت هرسهی آنها را تعیین میکند.
طرفداران سریال محبوب خاطرات خونآشام، این کتاب را مملو از همان نوع تعلیقهای دلخراش و عاشقانههای خشنی که در سریال وجود دارد خواهند یافت. ممکن است در نگاه اول این اثر شبیه یک رمان عاشقانهی معمولی نوجوانان به نظر برسد. اما فلاشبکهای استفن به قرن چهاردهم میلادی و همچنین شخصیتپردازیهای قدرتمند داستان، آن را از یک اثر کلیشهای خارج میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”