جیمز جویس

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - دو ولگرد - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

من و استادمنویسنده: الیف شافاکRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «من و استادم» رمانی از نویسنده ترک‌تبار فرانسوی، الیف شافاک (-1971) است. او در سال 2010 نشان شوالیه‌ی ادبیات و هنر کشور فرانسه را از آنِ خود کرد. آثار این نویسنده به سی زبان ترجمه شده و از طرف ناشران معروفی مثل ویکینگ، پنگوئن، ریزولی و ... به چاپ رسیده‌است. شافاک نویسنده‌ای است که به‌خاطر موقعیت شغلی خاص مادرش که دیپلمات بود، بخش بزرگی از زندگی‌اش را در شهرهای مختلف دنیا، از جمله مادرید، عمان، کُلن، بوستون، میشیگان، آریزونا، آنکارا و استانبول گذرانده‌است. به‌یقین توجه او به مردم و فرهنگ‌های مختلف، در اغلب آثارش آشکار است و رمان «من و استادم» نمونه‌ای از زندگی چندفرهنگی این نویسنده‌ی چیره‌دست است. نویسنده با بهره گرفتن از زبانی که ترکیبی از روایت و گفت‌وگوست، شخصیت‌های تاریخی را در کنار دو شخصیت خیالی این رمان، جهان (پسری از دیار هند) و فیلَش قرار می‌دهد. در جای‌جای رمان ردپای مردمانی از فرهنگ‌های مختلف دیده می‌شود، مردمی با مذاهب گوناگون که هرکدام به‌شکلی بی‌طرفانه در ماجراهای داستان نقش دارند. دغدغه‌ی الیف شافاک در این رمان، نه بازگویی تاریخ است، نه قهرمان‌سازی و نه دفاع از هویت یک قوم خاص. او سعی می‌کند حقیقت را بکاود. از نگاه او خرافه‌پرستی، تعصبات خشک مذهبی و هویت‌سازی‌های متعصبانه‌ی قومی، مخربِ تمدن بشری است. داستان در دوران سه پادشاه عثمانی، سلطان‌سلیمان، سلطان‌سلیم و سلطان‌مراد، اتفاق افتاده‌است. در این رمان، استانبول در مرکز توجه الیف شافاک قرار گرفته‌است؛ شهری جادویی که روی تپه‌ها بنا شده؛ شهری که جهان قهرمان اصلی داستان، با فیلَش به آن‌جا می‌رسد و بی‌خبر از ماجراها و سرنوشتی که زندگی‌اش را از این‌رو به آن‌رو خواهدکرد، به قصر سلطان‌سلیمان راه پیدا می‌کند و... از متن کتاب: شاید درون هر فردی، انسانی ناشناخته پنهان است که در پر تنش‌ترین و غیرمنتظره‌ترین لحظات، خودش را نشان می‌دهد. قلب انسان مثل اجرام آسمانی است که مُنجم تقی‌الدین آن‌ها را رصد می‌کرد. کسی نمی‌دانست در اعماق خود چه اسراری را جای داده‌است. تنها آسمان بالای سرمان اسرارانگیز نیست، در واقع تک‌تک انسان‌ها معمایی بزرگ هستند. ”

شماره صفرنویسنده: اومبرتو اکوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «شماره صفر» آخرین رمان اومبرتو اکو (1922-2016)، نویسنده و نشانه‌شناس بزرگ ایتالیایی است که یک سال پیش از مرگش بر اثر سرطان، در سال 2015 منتشر شد و به سرعت در لیست پرفروش‌ها قرارگرفت. اکو در این رمان که برخلاف رمان‌های دیگر او، بسیار کوتاه است. دو داستان را پیش می‌برد. داستان یک روزنامه‌نگار حقه‌باز به نام کولونا در سال 1992 و دیگری داستان تیراندازی به موسولینی و معشوقه‌اش در سال 1945 در دریاچه کومو. داستان دوم از دل داستان اول بیرون می‌آید. کولونا مردی تقریبا 50 ساله است که در پی یافتن کاری، به راه انداختن یک روزنامه جدید را تقبل می‌کند. روزنامه‌ای به نام «دومانی» یا «فردا»؛ اما این روزنامه با خیلی از روزنامه‌های دیگر متفاوت است. این روزنامه که ازطرف یک نجیب‌زاده و یک غول رسانه‌ای تامین مالی می‌شود، برای منتشرشدن نوشته نمی‌شود بلکه ابزاری است برای باج سبیل گرفتن از قدرتمندان. اخبار درج شده نه برای «بازتاب واقعیت» که با هدف «ساختن واقعیت» است بنابراین روزنامه و خبرنگارش، خبر نمی‌دهند؛ بلکه خبر را می‌سازند و تازه اگر خبری هم باشد، خوانندگان چنان به شنیدن دروغ عادت کرده‌اند که دیگر هر چیزی را باور می‌کنند و به زندگی خود ادامه می‌دهند؛ انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. در این میان سردبیر روزنامه که فردی دچار پارانویا (بدگمانی) است از یک توطئه سخن می‌گوید. او عقیده دارد موسولینی‌، رهبر ایتالیای فاشیست که در سال 1945 کشته شده درحقیقت بدلی از او بوده و ماجرای این قتل بخشی از نقشه بزرگتر فاشیست‌ها بوده است. این خبری داغ برای روزنامه است و کولونا مصمم می‌شود مدارکی دال بر صحت این موضوع جمع‌آوری کند. «شماره صفر» با استعاره‌ها، کنایه‌ها و طنزی که دارد، رمانی‌ است که دغدغه‌های سیاسی اجتماعی اِکو را بازتاب می‌دهد. او از منتقدان سرسخت برلوسکونی، نخست‌وزیر سابق ایتالیا، بود و بارها از او انتقاد کرده بود. در «شماره صفر» اکو با خلق شخصیت کولونا که نویسنده روزنامه‌های زرد ایتالیایی ا‌ست، از جامعه‌ای صحبت می‌کند که بازیچه شیادان رسانه‌ای و نیروهای در کار اخاذی و فساد است. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools